اَمِرتات

در اَمِرتات، اخبار، گزارش، تحلیل و یادداشت با موضوع زندگی روستایی بخوانید.

اَمِرتات

در اَمِرتات، اخبار، گزارش، تحلیل و یادداشت با موضوع زندگی روستایی بخوانید.

قصه پرغصه یک مزرعه در شاهرود

امیرحسین احمدی؛ مزرعه، سرمایه‌ای مولد است که می‌تواند محصولی برای تولید داشته باشد به شرط آنکه تولید هر مزرعه‌ای آورده اقتصادی نیز برای تولید کننده داشته باشد، در غیر این صورت نه تنها محصولی کشت نخواهد شد بلکه رفته رفته کشاورزان ورشکسته و مزارع متروک، پدید می‌آیند.


در فاصله بیست کیلومتری از شهر شاهرود، در قسمت شمالی شهرستان، کرانه سبز زمین‌های کشاورزی نمایان می‌شود. زمین‌هایی که کاهش کمیت و کیفیت آب چاه‌های آن‌ها کشاورزان را روز به روز نگران‌تر می‌کند. کشاورزانی که با تمام مصائب و سختی‌ها حتی به قیمت اینکه مزد دسترنج‌شان درنیاید، دست از تولید برنداشته‌اند.

درست رو به روی جنگل‌های ابر در یک فاصله چند کیلومتری زمین‌های بزرگی وجود دارد که متعلق به خاندان ذوالفقارخانی است. زمین‌هایی که پیش از این، یک زمین ۳۲۰ هکتاری بود اما امروز به ۴ زمین ۸۰ هکتاری تبدیل شده است به عبارت دیگر زمین زراعی یک دهقان به چهار فرزندش به ارث رسیده و کوچک‌تر شده است. یکی از این مزارع ۸۰ هکتاری رسیدیم که متعلق به هوشمند ذوالفقارخانی بود که عمر ۶۷ ساله خود را با انگیزه‌ای تمام نشدنی بر سر کشاورزی گذاشته بود.

کشت گندم با قیمت ۱۷۰۰ تومان توجیه اقتصادی ندارد

مزرعه هوشمند ذوالفقارخانی متشکل از زمین‌های زراعی بود که او و پسرش صیاد، در آن چغندر قند و گندم کشت کرده بودند. بخش هایی از زمین هم آماده کاشت یونجه بودند چرا که صاحبان زمین معتقد بودند کشت گندم با قیمت هزار و ۷۰۰ تومان دیگر هیچ توجیه اقتصادی ندارد.

بخش دیگری از این مزرعه، به یک استخر پرورش ماهی قزل آلا اختصاص داشت که ذوالفقارخانی پسر که خود دانش‌آموخته کشاورز است، آن را طراحی کرده بود و یک گاوداری یک هکتاری که شیردوش‌ها، شیرسرد کن‌ها و سایر تجهیزاتش نزدیک به 10 سال است که خاک می‌خودند.

هوشمند ذوالفقاری با حسرت می‌گفت که این گاوداری را با ۳۰۰ گاو اداره می‌کرده و روزگاری بزرگ‌ترین دامداری استان سمنان بوده است اما بعد از سال 84  دیگر تولید شیر و سایر محصولات لبنی برای او صرفه اقتصادی نداشته و او مجبور شده است گاوهایش را بفروشد و گاوداری خود را تعطیل کند. امروز از رونق گاوداری او تنها خاطره‌ای مانده و انبارها و تجهیزاتی که اکنون هزینه می‌کرد تا به خرابه تبدیل نشود.

بسیاری از گاوداران زمین‌گیر شده‌اند

صیاد ذوالفقارخانی در این باره می‌گفت: سال۶۳ کارشناسانی از ژاپن به ایران آمدند و گفتند که با توجه به اینکه ایران کشور کم آبی است سرمایه گذاری بر روی دام سنگین موثر نخواهد بود اما بر حرف آنها وقعی گذاشته نشد و امروز می‌بینیم که بسیاری از گاوداران کشور مثل پدر من زمین‌گیر شده‌اند.

او اعتقاد داشت که گاوداری پدرش سرمایه‌ای است که می‌توانست مولد باشد اما در حال حاضر تبدیل به حجم عظیمی از سرمایه شده است که در یکجا بلوکه شده و هیچ آورده‌ای ندارد.

سخن دوالفقارخانی پسر زمانی بر ما ثابت شد که بخش های دیگر گاوداری را دیدیم. انبار علوفه‌ای که حالا خالی از هرگونه جو، یونجه‌ یا علوفه‌ای دیگر بود و کارگرانی که دیگر از این انبار برای گاوها خوراک نمی‌بردند. سیلوهایی که حالا خالی بودند و ذوالفقارخانی با عصبانیت توام با غم می‌گفت که برای طراحی آنها چقدر وقت گذاشته است!

هوشمند ذوالفقارخانی می‌گفت: چه شب هایی را که به صبح رساندم تا طرح ساخت یک گاوداری اصولی را بریزم و گاوهایم را آنجا بیاورم اما امروز آخور گاوهایم همه به آشغالدانی فلزات زنگ زده تبدیل شده است.

در بخش دیگری از مزرعه ذوالفقارخانی یک استخر پرورش ماهی وجود داشت که برخلاف گاوداری او، دارای رونقی نسبی بود. صیاد ذوالفقارخانی درباره این استخر که ساخت آن به سال ۶۹ برمی‌گشت، گفت: این استخر ۸ ضلعی در ابتدا دارای سازوکار متراکم بوده است. اصل این سازوکار در کشور سوئد بوده و سپس وارد ایران شده که البته ناموفق بوده است.

او در ادامه گفت: به همین دلیل ما در مزرعه خود به مدت ۸ سال روی سازوکار این نوع از استخرهای پرورش ماهی مطالعه کردیم و به ضعف آنها پی بردیم و سیستم کاملا جدیدی به نام “سیستم نیمه متراکم” طراحی کردیم. این سیستم امکان تولید یک تن ماهی قزل آلا به ازای یک لیتر دبی آب را برای ما ممکن می کرد.

ذوالفقارخانی در مورد شیوه کار استخر ابداعی خود گفت: ورودی سیستم  از طریق یک ونتوری آب را با هوا ترکیب و اکسیژن را اشباع می‌کرد. در مرکز استخر یک فیلتر وجود دارد که آب را از فضولات ماهی جدا می کند. در خروجی استخر یک فیلتر ثانویه وجود دارد که فضولات را خشک می کند و آب تصفیه شده را به سیستم بازیافت برمی‌گرداند و آب برگشتی با مقداری آب ورودی ترکیب می‌شود و به استخر اصلی می‌ریزد.

او همچنین خظرنشان کرد که از طرحش در چند نقطه از کشور الگو گرفته شده و موفق هم بوده‌ است.

بخش دیگری از مزرعه جایگاه تجهیزات مکانیزه کشاورزی بود. تجهیزاتی که بعضی از آنها را ذوالفقارخانی براساس الگوهای موجود، ساخته بود یا حداقل تغییراتی برای کارکرد بهتر در آنها اعمال کرده بود.  او مزرعه خود را تقریبا به مزرعه‌ای تبدیل کرده بود که در هر مرحله (کاشت، داشت و برداشت) دستگاه‌های مکانیزه وجود داشتند، که فعالیت می‌کردند.

یکی از این تجهیزات سیستم آبیاری بارانی بود که روی زمین‌های گندم و چغندر قند قرار داشت. مسیر حرکت این دستگاه بر روی زمین ها مشخص بود. این دستگاه یک لوله آلومینیومی بسیار منعطف بود که از میان چندین چرخ به شعاع بیش از ۲.۵ متر رد می‌شد و در هر ۱۰ متر از این لوله یک آبپاش قطره‌ای وصل بود. چر‌خ‌ها به وسیله یک موتور بنزینی حرکت می‌کردند. و آب درون لوله که از طریق چاه تامین می‌شد در هر دو جهت بیست متر دورتر از خود را در مدت زمان معینی آبیاری می کرد.

صیاد ذوالفقارخانی درباره این دستگاه می‌گفت که این تکنولوژی مربوط به ۹۵سال پیش آمریکا است. این تکنولوژی 45 درصد بازده دارد. این مقدار نسبت به بازده آبیاری سنتی ۴۰ درصد بیشتر است.

او درباره اینکه این دستگاه چه میزان صرفه جویی آب در مزرعه را بهبود بخشیده است گفت: گندم را با ۵ هزار و چغندر قند هم با حدود ۷ هزار و ۶۰۰ مترمکعب در هکتار آبیاری می کنیم. این رویه مطابق با استانداردهای اسپانیا است. البته آب مصرفی امسال ما به خاطر بارندگی‌ها کمتر از این مقداری بوده است.

این کشاورز با اشاره به اینکه بحران آب حیاتی است بیان کرد: پیش از این 60 لیتر در ثانیه آب داشتیم اما امسال ۱۴ لیتر در ثانیه آب داریم. جدای از این مسئله کیفیت آب نیزدر حال کاهش است. ای سی این منطقه ۸۰۰ تا ۹۰۰ بوده است و الان به دو هزار و ۲۰۰ رسیده و اگر مقداری بالاتر رود خاصیتش برای کشاورزی را از دست می‌دهد. تنها راهکار رفع این بحران آن اصلاح الگوی کشت متناسب با اقلیم است.

با این حال ذوالفقارخانی ابراز امیدواری می‌کرد که روزی بتواند زمین‌های زراعی ایران را با سیستم زیر سطحی آبیاری کرد که بازده آن به ۹۵ درصد می‌رسد و از کمترین میزان اتلاف آب برخوردار بود. این سیستم اولین سیستم آبیاری نوین در استان سمنان بوده است.

یکی از دوستان خانواده ذوالفقارخانی که خود کشاورز بود به خبرنگار امرتات چنین گفت: تجربه استفاده از سیستم آبیاری بارانی در بسیاری از نقاط دیگر ناموفق بود اما آقای ذوالفقار‌خانی با توجه به تجربه‌ای که داشت توانست تغییراتی در آن ایجاد کند. او توانشته است که اولین تجربه موفق آبیاری نوین در استان ما را به نام خود ثبت کند. با اینکه ادوات آن بسیار قدیمی است اما یکی از طرح‌های موفق شهرستان شاهرود است.

اما با همه کوشش فردیِ هوشمند ذوالفقارخانی برای توسعه کشاورزی خود و همشهریانش روزگار با او سر سازگاری نداشت و او را از کشاورزی و تولید سرخورده کرده بود.

ذوالفقارخانی می گفت: اگر پولی که دولت برای خرید گندم به ما می‌دهد را از خدا بگیریم، زودتر به پولمان می‌رسیم. برای مثال در تیرماه سال ۹۷ گندم خود را تحویل دادم. آنها در عوض به من چک اسفندماه را دادند در حالی که در این فاصله قیمت بسیاری از اقلام تغییر کرد و افزایش یافت اما ارزش گندم من همان قیمت تیر ماه بود.

او با اشاره به نرخ خرید تضمینی گندم در سال ۹۸ -که هزار و ۷۰۰ تومان است- اظهار کرد: هزینه های تولید گندم دست‌کم دو برابر شده است برای مثال سال گذشته کارگر زن روزی ۳۰ هزار تومان مزد و امسال ۶۰ هزار تومان می‌گرفت.

کشاورزی توجیه اقتصادی ندارد

ذوالفقارخانی گفت: کشاورزی در آینده توجیه اقتصادی نخواهد داشت و کسی رو به کشاورزی نمی‌آورد چرا که کشاورزی دیگر صرف نمی‌کند و کسانی هم که اکنون هستند و فعالیت می‌کنند بیش از ۵۰ سال سن دارند.

او همچنین تصریح کرد: من برای امسال ۲۰ هکتار گندم و ۱۲ هکتار چغند قند دارم. من اولین کسی در ایران بودم که سیستم آبیاری بارانی را با موفقیت در مزرعه خود اجرا کرد. بنابراین آب را مطابق با استانداردهای جهانی مصرف می‌کنم اما همچنان کشاورزی برای من صرف نمی‌کند چرا که چغندر را کیلویی ۳۰۰ تومان از من می‌خرند. در حالی که کاه را امروز کیلویی ۵۰۰ تومان و یونجه را ۲۴۰۰ تومان می‌خرند ولی محصول چغندر قند به هیچ وجه قیمتی اقتصادی ندارد، در حالی که کارگر باید از روز اول تا روز آخر روی این محصول کار کند.

پول ما را به موقع نمی‌پردازند

این کشاورز در ادامه گفت: یکی از مشکلاتی که داریم این است که پول ما را به موقع نمی‌پردازند. تقریبا همه ما کشاورزان تسهیلات داریم و آن تعدادی هم که تسهیلات ندارند اکثرا دلال هستند..

وی افزود: مرداد ماه زمان پرداخت هزینه‌های تسهیلات برای نهاده‌ای که گرفتیم اعم از کود و سم و بذر است؛ هر سال امیدواریم که موقع برداشت محصول هزینه تسهیلات ما را بدهند و قانون هم می گوید که حداکثر تا یک هفته پس از تحویل گندم باید پول آن پرداخت شود اما دولت در پرداخت چندین ماه تاخیر می کند ضمن اینکه قیمت گندم و سایر محصولات با تورم متناسب نیست و وقتی پول را به موقع نمی دهند از آن طرف بابت دیرکردمان در پرداخت تسهیلات مجبوریم به بانک ها و … جریمه دهیم. از طرفی ما باید در هزینه های خود برنامه ریزی کنیم اما دولت این پول کم را انقدر ذره ذره می دهد که حتی نمی توانیم برای تولید و هزینه های معیشتی خود برنامه‌ای داشته باشیم..

ذوالفقارخانی ادامه داد: ابتدا فکر می کردیم چکی که به ما می دهند را بانک ها قبول می کنند اما این چک ماهیت یک رسید خرید را دارد؛ من باید چک را به بانک ببرم سپس وثیقه بگذاریم و وثیقه گذاشتن هم ساده نیست؛ به هر حال پس از گذاشتن وثیقه پول به بانک می رسد و شما برای اینکه پول خود را دریافت کنید باید ضامن کسی نباشید؛ معوقه نداشته باشید و هزار مصیبت دیگر بکشید. همین گندمی که داریم حساب می کنیم دولت بخواهد گندمی با کیفیت کمتر از گندم ما را وارد کند، باید این هزینه آن را به دلار ۱۵ هزارتومانی بپردازد و  هرکیلو گندم را بیش از ۴ هزار تومان بخرد  ولی گندم ما چقدر است؟؟

این کشاورز تصریح کرد: برنامه ها طوری است که گویی می خواهند کشاورز را نابود کنند ولی ما آنقدر مقاوم بودیم که در این سال ها از بین نرفتیم.

او همچنین بیان کرد: پارسال یک تراکتور را با هزینه ۶۰ میلیون تومان خریدیم و امسال قیمت همان تراکتور ۲۴۰  میلیون تومان است و حتی اگر فرض کنیم که دولت پول ما را به طور درست پرداخت کند حتی هزینه های تولید را هم نمی توانیم تامین کنیم و با رانت هایی که وجود دارد کسی از کشاورزان نمی‌تواند سرپا بایستد..

در اینباره همچنین صیاد ذوالفقارخانی گفت: بحث ما این است که این مشکل باید به طور زیربنایی حل شود. در حال حاضر کارخانه تولید شکر موظف است کالای خود را سه هزار و200 تومان بفروشد ولی دلال ها از همین شکر دو هزار میلیاد تومان سود کردند. پرسش اینجاست چرا این پول به جای اینکه صرف تولید شود باید دست دلال بیافتد و مصرف کننده آن را ۱۰ هزار تومان بخرد و کشاورز سه هزار و 200 تومان بفروشد.

 

 

انتهای پیام

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.