اَمِرتات

در اَمِرتات، اخبار، گزارش، تحلیل و یادداشت با موضوع زندگی روستایی بخوانید.

اَمِرتات

در اَمِرتات، اخبار، گزارش، تحلیل و یادداشت با موضوع زندگی روستایی بخوانید.

نمی‌توان انتظار داشت که قیمت گوشت ثابت بماند

وقتی پیشگیری از بحران را بحران‌آفرین می‌دانیم


مدیرعامل شرکت تعاونی گاوداران مهاد می‌گوید:«قیمت خوراک دام افزایش بسیار زیادی پیدا کرده است و اقلامی مثل یونجه، سویا و سایر نهاده های دامی و علوفه افزایش قیمت چند برابری داشته‌اند. 

با وضعیتی که پیش آمده دامداران صنعتی مجبور هستند بخشی از دام‌های مولد یا شیرده خود را حذف کنند و به کشتارگاه بفرستند به عبارت دیگر برای یک گاودار صرف می‌کند که گاوش را به کشتارگاه بفرستد تا بتواند هزینه نهاده‌ها را تامین کند.»


سال ۹۷ یکی از سال‌های پراتفاق برای دامداران و مرغداران بود. مشکلات بسیار زیاد برای تامین نهاده و افزایش قیمت تمام شده تولید از مسائلی بود که دامداران را با موانع بسیاری برای تولید رو به رو می کرد.


قیمت عرضه گوشت و مرغ نیز مسئله دیگری بود که به چالشی میان تولید‌کنندگان و دولت تبدیل شد چرا که تولیدکنندگان معتقد بودند که قیمت تمام شده تولید بیشتر از قیمتی است که دولت برای عرضه پیشنهاد می‌کند.


ناصر استاد احمدی، مدیرعامل شرکت تعاونی گاوداران مهاد در این باره گفت: اتفاقاتی که در رابطه با تولید گوشت و قیمت آن افتاد مربوط به کاهش ارزش پول ملی بود. همانطور که قیمت تمام اقلام بالاتر رفته، قیمت گوشت نیز افزایش یافته است. قیمت خوراک دام افزایش بسیار زیادی پیدا کرده است و اقلامی مثل یونجه، سویا و سایر نهاده های دامی و علوفه افزایش قیمت چند برابری داشته اند. نمی‌توان انتظار داشت که قیمت گوشت ثابت بماند. تا زمانی که ارزش پول ملی کم است نمی‌توان مانع صادرات دام شد.


استاد احمدی همچنین بیان کرد: صنعت دامداری و تولید فرآورده‌های گوشتی لبنی در سال ۹۸ نیز مثل سال ۹۷ خواهد بود چرا که از مجموع دام ما کم شده است و قیمت فرآورده‌های لبنی در طول چهار سال تا فروردین ۹۷ ثابت مانده بود و همین مسئله انگیزه تولید را کم کرده است.

دام دارها مجبور به سلاخی دام‌های مولد هستند


مدیرعامل شرکت تعاونی گاوداران مهاد ادامه داد: با وضعیتی که پیش آمده دامداران صنعتی مجبور هستند بخشی از دام‌های مولد یا شیرده خود را حذف کنند و به کشتارگاه بفرستند.


وی همچنین تاکید کرد که بر اساس آمارهای رسمی تعداد دام در کشور ما ۸۵ میلیون راس بوده است که در سال ۹۷ به کمتر از ۵۰ میلیون راس رسید.


استاد احمدی بیان کرد: برای یک گاودار صرف می‌کند که گاوش را به کشتارگاه بفرستد تا بتواند هزینه نهاده‌ها را تامین کند و در سال آینده نیز با وضعیت واردات نهاده که بسیار بی سر وسامان است و هر روز بخشنامه جدیدی در مورد آن صادر می‌شود وضعیت خوبی قابل پیش بینی نیست.


مدیرعامل شرکت تعاونی گاوداران مهاد با تاکید بر اینکه مشکل اصلی دامداران تامین نهاده است تصریح کرد: وقتی تقاضا بالا است و میزان عرضه کاهش یافته است و واردات نهاده نیز مطابق با برنامه‌ریزی‌های انجام شده نبوده است، نتیجه این می‌شود که غذا فقط برای بخشی از دام‌ها موجود است و باقی دام‌ها به ناچار باید حذف شوند.


استاد احمدی افزود: باید از ۴ سال پیش مدیریت صورت می گرفت و آغاز این بحران سال‌های گذشته بوده است و کارشناسان نیز هرچه هشدار دادند گفته شد که صحبت از بحران خود بحران آفرین است و نتیجه اتفاقاتی شد که میبینیم.


همچنین ناصر نبی‌پور رییس اتحادیه مرغداران تخم گذار، درباره مشکلات تولید مرغداران گوشتی و تخم گذار در سال ۹۷  گفت: اوایل سال ۹۷ به علت آنفولانزایی که در سال ۹۶ پیش آمد نزدیک به ۲۵ میلیون مرغ معدوم شدند و با کمبود شدید مرغ مواجه بودیم.


وی افزود: کمبود شدید تخم مرغ باعث شد قیمت‌ها بالا برود و تا ۹ هزار تومان برسد اما بیماری کنترل و جوجه‌ریزی بسیار زیادی انجام شد. معضل مرغ‌داران تخم گذار از آذر ماه شروع شد و به علت مازاد تولیدی که به وجود آمد قیمت عرضه کمتر از قیمت تمام شده بود.


نبی پور تاکید: مشکل اصلی ما تامین نهاده های دامی بوده و هست چرا که قیمت نهاده جهش بی سابقه‌ای داشت و در حال حاضر مشکل اینجاست که سویا حتی با قیمت ۵ هزار و ۵۰۰ تومان هم پیدا نمی‌شود.


رییس اتحادیه مرغداران تخم‌گذار ادامه داد: با یک برنامه ریزی غلط سویا و سایر نهاده‌ها را در اختیار کشتارگاه‌ها گذاشتند و در حال حاضر مرغدار باید نهاده‌های تولیدی خود را از کشتارگاه‌ها بخرد.


وی تصریح کرد: دولت برای اینکه مرغ را از کشتارگاه ارزان‌تر دریافت کند، نهاده را در اختیار کشتارگاه قرار داده است در حالی که می توانست به کشتارگاه‌ها یارانه بپردازد و رزق مرغدار را به دست قسمت دیگری نسپارد و کار به جایی نرسد که امروز نهاده با قیمت کیلیویی ۵ هزار و ۵۰۰ تومان هم پیدا نشود.


نبی‌پور با بیان به اینکه «شرکت امور پشتیبانی دام در خواب غفلت به سر می‌بردتاکید کرد: ذخایر استراتژیکی که این شرکت دارد برای چنین روزهایی است که در حال حاضر به دست مرغداران نرسیده است.


وی همچنین گفت که مرغداران گوشتی و تخم گذار به دنبال تهیه نهاده هستند اما نهاده پیدا نمی‌شود و  به همین علت آینده صنعت مرغ تخم گذار آینده روشنی نیست.


رییس اتحادیه مرغداران تخم گذار با تاکید بر اینکه جوجه ریزی از ابتدای سال ۹۷ سرعت بسیاری گرفته است، گفت: در حال حاضر مرغداران جوجه‌ریزی را کاهش دادند اما جوجه‌هایی که قبلا ریخته‌اند به تولید نشسته است و روی دست تولیدکنندگان مانده است، در حال حاضر برخی از تولید کنندگان مرغ ۶۰ هفته‌ای خود را در حالی که ۳۰ هفته دیگر فرصت برای رشد دارد به کشتارگاه می فرستند چرا که نهاده‌ای ندارند تا مرغ تغذیه کند.


وی افزود: حجم تولید بسیار بالاتر از میزان مصرف است و از طرفی درب صادرات را بسته اند و نمی دانیم به کدام علت با این حجم از مازادی که داریم نباید صادر کنیم و بدتر از آن، آزادی واردات است و به وارد کنندگان تخم مرغ ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی می‌دهند در حالی که به وارد کننده نهاده چنین ارزی پرداخت نمی شود.


نبی پور ادامه دادشرکت امور پشتیبانی دام تخم مرغ تولید کننده را با قیمتی پایین‌تر از قیمت تخم مرغ وارداتی تحویل نمی‌گیرد اما از وارد کنندگان با قیمتی بالاتر دریافت می‌کند و اگر این روند ادامه پیدا کند دیگر کسی نمی‌تواند مرغی نگه دارد و پرورش دهد.


این تولید کننده همچنین گفت که سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان که متولی ما در وزارت جهاد است حتی قیمت های وزارت جهاد را هم نمی‌پذیرد.


وی همچنین اظهار کرد: در حال حاضر شرکت پشتیبانی امور دام قول تامین نهاده را به مرغداران داده است اما می‌گویند که مرغداران باید نهاده را از بندر به مرغداری‌ها بیاورند در حالی که ذخایر انبارهای این شرکت می‌تواند نیاز مرغداری ها را تامین کند.


نبی پور در پایان گفت: در ایام عید کامیونی نیست که بخواهد نهاده‌ها را از بندر بار بزند و تامین نهاده‌ها از طریق انبارهای شرکت پشتیبانی امور دام به نفع خود این شرکت نیز هست.

کشت پسته در ایران به روش بومی موفق تر است

شقایق صفی خانی و امیرحسین احمدی- وحید اردکانیان،خود کشاورز و از اعضای شورای مرکزی خانه کشاورز است. تخصص او، کشت گرمسیری است. او حرف هایی شنیدنی در مورد کشت پسته  و آبیاری قطره ای این محصول  در تمام نقاط کشور دارد.

اردکانیان با نگاهی کارشناسی معتقد است که اگر در کشت پسته به سراغ روش‌های بومی خود -که درختان پسته کوتاه اما متراکم بودند- را پیش بگیریم می‌توان از تولید پسته نتایج بهتری دریافت کرد.

اردکانیان استان کرمان را اولین استان ایران در کشت پسته می‌داند و اعتقاد دارد که معضل اصلی این کشت میزان آب است که بسیار کم شده و کشت پسته در کرمان را با مشکلی مواجه کرده است. راه حلی هم برای آن نیست مگر آنکه بخشی از باغ‌ها را حذف کنیم تا مقدار باغ‌ها مطابق با میزان آب موجود در کرمان باشد.

وی می گوید پسته ای که در ایران تولید می شود پسته‌ای سالم است چرا که برای تولید آن از سموم به کمترین حد ممکن استفاده می‌شود.

امرتات که پیش از این با نعمت احمدی، یکی از باغداران پسته، درباره تولید و بازار صادرات پسته گفت‌و‌گو کرده بود، این بار به سراغ این عضو خانه کشاورز رفته تا با نگاهی دیگر  تنها به معضلات تولید پسته در ایران دارد و بررسی راهکارهای ادامه تولید کشت پسته بپردازد

در ادامه بخش اول مصاحبه ما با مهندس وحید اردکانیان را می خوانید.

پانصد هزار هکتار باغ پسته کشور، امسال بیش از ۸۰ هزار تن محصول نداشت. در حالیکه باغهای پسته آمریکا که از صد هزار هکتار بیشتر نیستند بیش از ۵ برابر ما پسته برداشت کردند. علت این امر چیست؟

اینکه چرا داریم میزان کمی پسته برداشت میکنیم علل مختلفی دارد از جمله ارقامی که به کار میگیریم، وضعیت خاک، کم آبی، نبود دانش فنی و نیروی ماهر همه این عوامل سبب شده است که عملکرد ما پایین بیاید.

ما باغهای خوبی داریم که عملکردی بسیار بالاتر از عملکرد باغهای آمریکایی دارد، اما تعداد آنها محدود است. بنابراین ظرفیتها وجود دارد اما نه به این وسعتی که کشت می کنیم.

میزان آبی که به ۳۰۰ هزار هکتار از باغات پسته به خصوص در استان کرمان که بخش اصلی پسته کاری کشور است داده میشود متناسب با مقدار باغها نیست.

این ۳۰۰ هزار هکتار دچار کم آبی و تنشهای آبی است و تا وقتی که آب نباشد محصولی نخواهیم داشت. امروز دسترسی ما به آب در بخش کشاورزی در  مقایسه با  سال ۶۲ و ۶۳ شاید نزدیک به نصف شده است. بنابراین آن سطح باغی که کشت شده است متناسب با مقدار آبی بوده است که دیگر آن را نداریم.

وقتی مقدار آب موجود کافی نیست درخت دچار  تنشهای آبی میشود و وقتی که گیاه دچار تنش شد، ضعیف میشود و در معرض انواع و اقسام آفات و بیماریها قرار میگیرد و روز به روز ضعیفتر میشود و به جایی میرسد که هر ساله سبب خشک شدن بیش از هزار هکتار باغ در استان کرمان میشود.

بنابراین ابتدا باید میزان باغات با مقدار آبی که داریم متناسب باشد؛ یعنی در استانهایی مثل خراسان و کرمان در رابطه با میزان برداشت از چاهها تجدید نظر کنیم و اگر این اتفاق نیفتد مسئله دیگر پسته نیست بلکه  کل منابع آبی ما هستند که عمری بیش تر از ۱۵ تا ۲۰ سال نخواهند داشت.

  این قضیه برای کل کشاورزی ما است که دارد سرمایه کشاورز را  از بین میبرد. علت آن هم برداشت بیش از حد از منابع آبی است که بخش عمده آن به دولتمردانی که این پروانهها را برای حفر چاه دادهاند و بخشی هم به کسانی که بیش از حد پروانهشان برداشت می کنند برمیگردد.

 در مقایسه با آمریکا و مسئله ارقام پسته، فناوری و کشت ما اگر درست اجرا شود سیستم بسیار خوبی است. 

آمریکا شرایط متناسب با خودش را دارد یعنی ارقام آمریکایی متفاوت از ارقام ما هستند و همچنین امریکاییها روی پایههای خود کار کردند و پیوندهایی که زدند که البته به  نام کرمان ثبت شده است  اما پایه ارقامی که دارند برای خود آمریکا است و چنین پایهای ذاتا یک درخت است  چرا که کنده دارد. در حالیکه آنچه که ما در اینجا درختچه داریم که اصول کارکردش متفاوت است. فقط در منطقه فیض آباد خراسان یک رقم پسته سفید داریم که درخت است و غیر از ان بیشتر ارقام ما حالت درختچه دارند.

روش پرورش درختچه متفاوت از درخت است. نمیتوانیم بگوییم عملکرد درختچه پایینتر است ولی شرایط  خاص خودش را دارد که متاسفانه این شرایط آن طور که باید و شاید تکمیل نشده و توصیه نمیشود و یا محققین توصیههای اشتباهی داشتند. چرا که وقتی باغات پسته در آمریکا و عملکرد بالای آن را دیدند سعی کردند روشهایی مطابق روشهای آمریکاییها را پیگیری کنند و این باعث شده است که یک به هم ریختگی در بعضی از باغات کشور داشته باشیم.

 ما باید در باغات خود تراکم خیلی بیشتری نسبت به آمریکا داشته باشیم آنها تراکمشان حدود ۲۲۰ در هکتار است در حالیکه سیستم باغداری پسته ایران چیزی مثل روشهای نوین باغداری کشت متراکم است که بیش از یک دهه در دنیا مرسوم است.  آنچه که ما در باغداری پسته خود در سالهای قبل اجرا کردیم، در طی یک دهه گذشته به اروپا  رفته  و  در اروپا نیز روی پایههای سیب و .. اجرایی شده است.

ما این سیستم را روی پسته اجرایی کردیم و سالهای سال روی آن کار میکردیم که مختصات خودش را دارد و این عدم اعتنا به دانش بومی خود و وام گرفتن از دیگران، باعث شده که راه به اشتباه طی شود و باغاتی پدید بیایند که نه آمریکایی است و نه متناسب با باغداری ایرانی که متراکم است و در آن درخت کوتاه نگه داشته میشود و آب کمتری نسبت به باغات آمریکا مصرف میکند.

 باغدارهای ما رشد را به همین گونه محدود میکردند ولی تراکم بالاتری داشت، پسته قابل دسترس بود و در ارتفاع کم آن را با دست برداشت میکردند؛ اما باغداری آمریکایی متفاوت است و درخت بزرگ تا ارتفاع ۱.۵متر تنه داریم و بعد تاج درختی که سه متر ارتفاع دارد و پسته با دستگاههای مکانیزه و بدون نیروی دست برداشت میشود  و اصول و مبانی آن چیز دیگری است و حتی ریشههای متفاوتتری دارد.

باید این نکته را بدانیم که آمریکایی  ها با میزان آبی که مصرف می کنند و شرایطی که دارند و کار اصلاحیی خوبی که روی ارقامشان کردند

 عملکردهای خوبی به دست آوردند و متناسب با آن الگوی یکسان، توسعه پیدا میکنند.

 در کشور ما دانش باغداری پسته آنگونه که باید، ترویج نشده است و نتیجهاش این است که باغاتی با عملکردهای پایین داریم. با این حال اما باغدارهای خبره ما عملکردی به مراتب بالاتر از آمریکاییها و بعضا نزدیک به ۱۵ تن پسته خشک در هکتار داشتهاند. با مدل باغداری ایرانی میتوانیم عملکرد بالایی داشته باشیم اما وقتی متوسط کشوری را  میگیریم میبینیم عملکرد ما در هکتار زیر یک تن است.

شما میگویید اگر از سنت خودمان پیروی میکردیم وضعیت پسته  بهتر میبود این یعنی اینکه مدرن کردن باغها به کشت پسته آسیب زده است؟

این مسئله در باقی استانها مشکل ایجاد کرده است و در استان کرمان کمتر این معضل را از نظر آرایش کشت داریم. در استانهایی که پسته دیرتر رفته، محصول جدیدتری بوده، با اطلاعات به روز شده و اشتباه باغداری شروع شده مشکلاتی ایجاد کرده است.

 بنابراین در بقیه مناطق و حتی دامغان که قدمت خوبی در کشت پسته  دارد میبینیم که یک درختچه را مثل درخت هرس و آن را تک پایه کردند و ارتفاع آن را تا یک و نیم متر بالا آوردند و درخت لخت کردند. درختچه هیچ شاخهای ندارد. تمام شاخههایی که هرس شدند، مواد غذاییشان به سطح ریشهها میرود و کارشان توسعه ریشهها است اما آنها را از بین بردند و قطع کردند.

  در خود استان کرمان چنین شرایطی نیست و معضل اصلی کمبود آب است و اینکه دانش باغداری ما راه تکامل را به خصوص در بحث تغذیه پیدا نکرده است؛ البته این چند سال پیشرفت خیلی خوبی داشتیم. موقعی دانش تغذیه را به دست آوردیم که دیگر آبی نداریم که درختان را به همراه آن آبکود دهیم.

 امروز اولویت ما این است که باغات را حذف کنیم و میزانش را به سطح معقول با آب موجود برسانیم. برای هر هکتار باغ پسته دست کم بین ۷ تا ۸ هزار متر مکعب آب در سال نیاز داریم. چرا که عمدتا آبهای شور و لب شور داریم و حتما باید سهمی را برای نمکشویی در فصل پاییز بگذاریم.

اما در کرمان وقتی چاهی به سطح زیر کشت تقسیم می‌شود هر هکتار بیش از ۴ هزار هکتار متر مکعب آب دریافت نمی کند.

وقتی که باغ به مقدار کافی آب دریافت نمیکند، محصول هم ندارد و به همین دلیل ما در کرمان دچار مشکل اولیه شدهایم؛ برای مثال در خراسان مشکلاتی داریم که میتوانیم با دانش آنها را رفع کنیم و با تغییر سیستم آب داری به باغ کود نیز بدهیم چرا که سطح باغات با میزان دِبی چاهها نامتناسب نیست و میتوان مسئله را مدیریت کرد.

*به بحث کود اشاره کردید. امسال رییس اتحادیه پسته کاران گفت نیاز سرمایی پسته برطرف نشده است و باید به طور مصنوعی با روغن ولک  آن را برطرف کرد. اما کشاورزان معترضاند که به جای ریختن پارافین در روغن ولک، روغن سوخته یا گازوئیل اضافه میشود و درختها را از بین میبرد که بر این مسئله نظارت نمیشود. چطور میشود که مافیای کود و سم ایجاد شده است که به پسته خسارت وارد میکند و کشاورز را متضرر میکند؟

من خیلی موافق نیستم که بگوییم مافیایی به نام کود و سم داریم و نمیدانم چرا در این مملکت هر چیزی که مشکل دارد، فکر میکنیم حتما یک مافیایی دارد؛ خودمان رفتار درست انجام نمیدهیم. تولیدکنندگان، آزمایشگاهها و سیستم نظارتی هم خوب عمل نکردند. فضا باز است و در نتیجه عدهای متخلف هم پیدا میشوند و محصولشان را ارزانتر ارائه میکنند. کسانی هم که خوب عمل میکننِد، نمیتوانند محصولاتشان را بفروشند؛ چون گرانتر از محصولات مخرب است در نتیجه آن ها هم کم کم تخلف میکنند.

اصل موضوع به سیستم نظارتی برمیگردد که دچار ضعف است و باید مشکل را حل کند، به نظر من هیچ مافیایی وجود ندارد. شرکتهای مختلفی هستند که پارافین میگیرند روغن ولک تولید میکنند، ولی بعضی از آنها به جای پارافین از گازوئیل استفاده میکنند و درختان ما را دچار مشکل میکنند. این کار وزارت کشاورزی یا نهادهای نظارتی دیگر است که جلوی این تخلفات را بگیرند.

البته انجمن پسته ایران این کار نظارتی را شروع کرده است و کودها را آزمایش میکند و نمونههای مناسب را معرفی میکند. وقتی این اتفاق میافتد کسانی که تخلف میکنند کم کم مجبور میشوند طبق اصول تولید کنند و این نظارت میتواند به ما کمک کند. متاسفانه نظارت تا به حال نبوده است. باید تعداد زیادی از باغاتمان را از دست بدهیم و دچار خشکی شود و معضلات پاشش گازوئیل به باغها بهوجود بیاید و اعتراضها بلند شود  که کسی پیگیری کند  و در نهایت هم خود باغداران و انجمن پسته شروع کردند این کار را بکنند.

گفتید در کرمان با مشکل نیاز های اولیه روبهرو هستیم. به نظر شما راهکاری برای تولید واریتههایی که نسبت به خشکی مقاومتر باشند وجود ندارد ؟

 حتما این امکان وجود دارد و اگر بخواهیم بحث را به این سمت ببریم که موسسه تحقیقات پسته چه کارهایی برای ما کرده است شاید نمره خوبی نگیرد. با توجه به سرمایهگذاری و هزینهای که شده آنچه که به عنوان دانش از آنجا به بخش کشاورزی و باغدارها منتقل شده دانش زیادی نبوده است .

البته کارهای خوبی هم داشتهاند و گزارشهایی هم در اینباره دارند اما  وقتی نسبت هزینهها را می بینیم، قابل قبول نیست. ما هنوز یک رقم خاص نداریم، آنچه که داریم توده است چه احمد آقایی و چه کله قوچی و …  و هیچ کدام رقم اصلاح شده نیست. بنابراین میتوانیم بگوییم اگر موسسه برود دنبال ارقامی که مقاوم باشد و بتواند کم آبی را بهتر تاب بیاورد می تواند به باغدارها کمک کند.

 به علت وسعت زیر کشتمان یک آزمایشگاه طبیعی داریم و با تنشهای خشکی زیادی که پیش آمده شاید بخش اول تولید ارقام را هم بتوان از روی درختان انتخاب کرد؛ یعنی  انتخاب طبیعی رقمی که ببینیم با همان آب کم از بقیه درختها کارکرد بهتری دارد و رشد میکند.

اگر در بخش تحقیقات کشاورزی سرمایهگذاری کنیم چه در باغات پسته و چه در سایر بخشها در تولید بذر و سایر کارها به نتایج بهتری خواهیم رسید. متاسفانه برای تولید رقم در بخش تحقیقات کشاورزی به جز چند مورد خاص مثل گندم کار دیگری نکردیم که ارقام متناسب با اقلیمهای مختلف که به کشاورزان بدهیم.

*در اینباره می توانیم از نتایجی که آمریکاییها به آن رسیدند استفاده کنیم با توجه به اینکه اصول کشت آنها متفاوت است؟

منطقهای که آمریکاییها پسته کاری میکنند با ما متفاوت است چرا که باغهای آنها در ارتفاع پایینتری است و رطوبت نسبی بیشتری دارد.

 مدتی است که روی پایه آمریکایی در کشور ما کار میشود و نتایج هم یک جا مثبت و  یک جا منفی بوده است. در حال حاضر شرکت طوبی روی ارقام آمریکایی کار می

کند اما به طور کلی نتایج مثبتی از ارقام آمریکایی در ایران به دست نیامده است. چرا که آنها متناسب با اقلیم خود دست به تولید و اصلاح رقم زدند و آنچه که ما نیاز داریم توسعه ریشه عمیقتر و مقاومتر است. یعنی اگر در داخل منطقه خودمان اصلاح انجام دهیم ارقام بهتری پیدا خواهیم کرد.

یکی از اولین شاخصهای مقاوم خشکی، ریشه گسترده است. وقتی راجعبه سیستمهای قطرهای صحبت میشود، کشاورزان دلهره میگیرند و میگویند با این ریشههای عمیق سیستم قطرهای چطور میتواند درخت را سیراب کند؟  در واقع تصور کشاورزان اشتباه است، چون ریشه عمیق پسته را دیدهاند و برداشت اشتباهی از سیستم قطرهای دارند که آب را کم و سطحی میدهد درحالیکه اینکه اینطور نیست.

*میشود ساختار آبیاری قطرهای و دریافت ریشه را شرح دهید؟

زمانی که در ایران اجرای سیستمهای تحت فشار روی باغات پسته شروع شد، سمت بابلرها رفتند. بابلرها دِبی زیادی را در خروجی هر درخت میداد که مقداری به سیستم سنتی نزدیکتر بود و طشتکی پای هر درخت ایجاد میکردند. این بابلر با دِبی زیادی که داشت طشتک پر آب میشد و به همین صورت پای هر درخت یک طشتک ایجاد میشد. این بابلرها برای   باغات بزرگ خوب نبودند و  روی باغات تا سن ۱۰ سال جواب میداد. وقتی ریشه نیاز به توسعه بیشتری داشت طشتکی که در آورده بودند، فقط  پای درخت را خیس میکرد و باقی خاکی که در فاصله دو درخت بود خشک میماند و ریشه نمیتوانست توسعه پیدا کند. بنابراین از بابلر نتیجهای حاصل نشد و بر سیستم قطرهای تمرکز شد و سیستم قطرهای چون نوار مرطوبی ایجاد میکرد ریشه وارد این نوار مرطوب میشد و  چون نوار سرتاسری بود، هر چقدر میخواست حرکت میکرد و نتیجه بهتری حاصل شد .

 در آمریکا اعداد و ارقامشان بیشتر از ما است چیزی بین ۱۲ تا ۱۵ هزار متر مکعب از سیستم قطرهای استفاده میکنند. در اینجا میبینیم باغداران ما با سیستم نشتی ۵ هزار متر مکعب استفاده میکنند و مسلم جواب نمیگیرند. کسانی که سیستم قطرهای دارند و ۸ هزار متر مکعب در هکتار مصرف میکنند نتایج خوبی گرفتند. سیستم زیر سطحی هم که نوع دیگری از سیستم قطرهای است تا اینجا نتایج خوبی داده است و کاملا قابل توصیه است.

 مشکل وقتی پیش میآید که آب خیلی شور و EC ها بالا باشد و بترسیم از این که قطره چکانها بسته شود آنجاست که محدود میشویم. راه حلی برایش پیدا شده همین سیستم زیر سطحی است. با توصیههایی که از تحقیقات و وزارت کشاورزی شده تا EC ۶۰۰۰ هم  با سیستم قطرهای کار میکنند و زیر سطحی را تا ۸ هزار هم کار کردند و موفق بودند ولی بیش از آن را توصیه نمیکنند و آنها باید به صورت نشتی آبیاری شود.

با این نوع آبیاری میتوانیم به توسعه ریشه کمک کنیم و درخت هم بازدهی بیشتری خواهد داشت.

سیستم قطرهای به راحتی عمق خاک را خیس میکند و از لحاظ توزیع کود و آبیاری هم بسیار تاثیرگذار است و بازدهی را به شدت بالا میبرد؛ بنابراین در اکثر مناطق رطوبتی که ریشه توسعه پیدا کرده است آب و کود با هم وجود دارد. کود همراه با آب حرکت میکند بنابراین در اکثر نقاطی که ریشه در منطقه رطوبتی توسعه پیدا کرده است آب و کود با هم هستند. روشهای قدیمی مثل چال کود و کانال کود فقط با بخشی از ریشه در تماس بود، اما الان کودهایی داریم که قدرت حرکتش بیشتر است و حتی کودهای فسفاتهای که قبلا سرعت حرکتشان پایین بود در حال حاضر انواعی با قدرت حرکت بیشتر دارند.

 * همیشه این بیم وجود دارد کودی که خوب عمل میکند ممکن است به درخت آسیب بزند و یا خاک را با فرسایش روبهرو کند؛ به خصوص وقتی که از کود اسیدی صحبت میکنیم. این ترس درباره کودهای جدیدی که گفتید صادقند؟

استفاده از هرچیزی به صورت غیر منطقی و محاسبه نشده امکان ایجاد معضل را دارد اما وقتی که حساب شده و اصولی باشد هیچ مشکلی را ایجاد نمی کند.

در اذهان عمومی چنین چیزی است و عمدتا مربوط به گیاهان برگی مثل سبزی و صیفی میشود که اگر ازُت بیشتری به آنها داده شود، نیترات بیشتری خواهند داشت که برای انسان مضر است، ولی تمام این مسائل قدرت کنترل دارد و دانش فنی به ما میگوید که به ازای هر تن پسته خشک یا هر محصول دیگر چه مقدار ازُت نیاز داریم. با  سیستم قطره ای اینکار خیلی خوب انجام میشود چرا که یک سیستمی یکنواخت  دارد و کاملا قابل مدیریت است و نه تنها باعث فرسایش نمیشود بلکه به علت استفاده ما از کودهای حیوانی، خاک بهبود مییابد و در سیستم قطرهای نیز که از کودها و اسیدهای هیومی استفاده میشود خاک نه تنها فرسایش نمی یابد بلکه تقویت نیز میشود.

بیش از اینکه برای استفاده از کود معضل داشته باشیم، در استفاده از سم دچار مشکل هستیم و سم پاشیهاست که ما را دچار مشکل میکند.

 کود هایی که به گیاه میدهیم به جز استانهای شمالی که سطح آب بالا است به آبهای زیر زمینی ما هیچ آسیبی نمیرساند چرا که در همه استانهای خشک و نیمه خشک کشور عمق چاه ها دویست متری است و  نیترات اصلا به آب نمیرسد و نباید نگران آلودگی آبها باشیم.

اما مصرف زیاد سموم باعث میشود دچار خطر شویم. اتفاقی که افتاده افزایش سرسامآور سموم کشاورزی بوده است، اما در حال حاضر  کشاورزان ما  سموم را آگاهانهتر و کمتر مصرف میکنند.

قبلا این گونه بود که یک نوع سم میزدند و اگر آن سم اثر نمیکرد، سم دیگری میزدند. سم نیز ارزان بود و حتی یارانه داشت و مصرف کشاورزان  را بالا میبرد.

اما از وقتی که یارانه برداشته شد و قیمتها هم بالا رفت، باعث شد که کشاورزان کمتر، با احتیاط بیشتر و فقط در زمانهای نیاز از سم استفاده کنند و حتی کارشناس بگیرند که در استفاده از سم اشتباه نکنند.

در باغداری پسته بزرگترین آفت پستیل است که برای دفع آن خیلی از سموم مصرف میشد، اما الان راه حلهای غیرشیمیایی پیدا شده است و قبل از زیاد شدن جمعیت پستیل، برگها را شستوشو میدهند که همراه با مقداری کود سولو پوتاس، ریکا و صابون است.

همچنین  در حال تجدید نظر بر کنترل علفهای هرز در باغها هستیم و علفهای هرز را به طور کامل از بین نمیبریم چرا که در آنجا حشرات مفید هستند و بخشی از آفات را حشرات مفید کنترل میکنند.

آفت خطرناک دیگر پسته، پروانه چوبخوار است که بخش عمدهای از باغات ما را در برگرفته است و برای دفع آن مجبور به استفاد از سم هستیم، ولی این آفت یک نسل بیشتر در سال ندارد و بیش از دو نوبت سم پاشی برای نابودی آن استفاده نمیشود و زمان این سم پاشی  هم اول فصل است و قبل از اینکه پسته بخواهد گرده افشانی کند سم پاشی اتفاق افتاده است و اگر سم اثری هم داشته باشد تا موقع رویش و برداشت پسته تجزیه شده است.

این حرف به این معنا است که پسته ارگانیک تولید میکنیم؟

تولید پسته ارگانیک بحثی جداگانه دارد چرا که وقتی از محصول ارگانیک صحبت میکنیم  یعنی نباید به محصول 

کود شیمیایی بدهیم.

 مسئله تولید ارگانیک مسئله پیچیدهای است که پیگیری آن در مورد برخی از محصولات شاید خیلی هم به صلاح نباشد که با وضعیت منابع آبی موجود دست به تولید ارگانیک بزنیم. چرا که وقتی ارگانیک تولید میکنیم نباید کود شیمیایی دهیم؛ برای یکسری گیاهان مثل زعفران که محصول کمی دارد، میتوانیم این کار را بکنیم و از کودهای دامی و چرخه طبیعت استفاده کنیم که همان مقدار کفایت میکند.

  اما فرض کنید دارید چغندر قند یا ذرت درو میکنید و ۱۰۰ تن در هکتار دیگر شوخی نیست که بخواهیم کود حیوانی به محصول بدهیم  نمیخواهم بگویم این مسئله غیرممکن است ولی از لحاظ اقتصادی و میزان  آبی که میدهیم و با وضعیتی که کمیت در آن عامل مهمی است باید به کیفیتی بسنده کنیم که محصول سالم باشد و سم غیر مجاز نداشته باشد.

 گیاه در مجموعه اقلیم خشک ما و خاکهای آهکی که پ هاچهای بالایی  دارند و نمیتوانند یک سری عناصر از جمله آهن و روی را جذب کنند. اگر بخواهیم این مکملها را داشته باشیم باید کود را به روش محلول پاشی اضافه کنیم .

حرفی که میزنم نیاز به کار تحقیقاتی دارد اما شاید محصول ارگانیک در کشور ما خیلی چیز خوبی نباشد چون فاقد عناصر مورد نیاز بدن است البته این یک سوال و یک فرضیه است.    

  •  

سالانه حدود نیمی از محصولات کشاورزی تلف می‌شوند

غلامحسین هادی‌زاده رییسی گفت: طبق برآوردهای ما بین ۸ تا ۱۱ درصد از محصولات هنگام برداشت، بین ۶ تا ۸ درصد حین حمل آنها، بین ۱۱ تا ۱۷ درصد در شرایط انبارداری و در پروسه تبدیل نیز بین ۹ تا ۱۱ درصد از محصولات کشاورزی تلف می‌شوند.

وزیر جهاد کشاورزی اخیرا اعلام کرده بود با ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی، ارزش افزوده بخش کشاورزی تا چندین برابر افزایش می یابد، مسئله ای که بسیاری از کارشناسان پیش از این بر آن تاکید کردند، صنعتی که می تواند میزان ارزآوری محصولات کشاورزی برای کشور را چندین برابر کند اما نکته اینجاست که چه زیرساخت هایی برای بهبود این صنایع وجود دارند و چه امکاناتی باید شکل گیرد تا صنایع تکمیلی بتوانند بدون اتلاف محصول، مواد خام کشاورزی را به محصولات فراوری شده تبدیل کنند.

نبود آمار دقیق مشکل اصلی محصولات کشاورزی

غلامحسین هادی زاده رییسی، عضو شورای مرکزی خانه کشاورز، در این‌باره گفت: نبود آمار رسمی و درست از میزان محصولات زراعی و باغی همیشه کشور را دچار یک تزلزل و عدم برنامه ریزی می کند، یعنی هیچ کس نمی داند امسال در کشور دقیقا چقدر سیب یا سیب زمینی یا هر محصول دیگری تولید شده و این باعث می شود نه تولید کننده بداند قیمت محصولاتش چقدر خواهد بود و نه اینکه صنایع تبدیلی بدانند چه میزان مواد اولیه برای فرآوری می توانند تهیه کنند.

وی افزود: راه حل این مسئله استفاده از ماهواره و GPS است که از طریق سایت های بین المللی اعلام می کنند که دقیقا سطح زیر کشت هر محصول چه میزان است و همچنین باید کارشناسان میزان بهره وری محصولات کشاورز را ارزیابی کنند تا در نهایت آماری درست کسب شود.

خیلی از محصولات انبارپذیر نیستند

هادی زاده رئیسی ادامه داد: وقتی از این مرحله عبور کردیم به تولید یک محصول می رسیم که در این مرحله ما دو مشکل داریم؛ اول اینکه خیلی از محصولات کیفیت انبارداری ندارند چرا که به محض خارج شدن از مزرعه یا باغ خصوصیت انبارپذیری خود را از دست می دهند که علل بسیاری از جمله کمبود روی، کلسیم، منیزیم و مواد میکرو دارند و علت آن این است که در تغذیه محصولات هیچ اصولی رعایت نمی شود و اصلا قرار نیست سیب زمینی که ماده خشکش پایین هست و باید برای تازه خوری مصرف شود ۳ ماه در انبار بماند و وقتی که در این مدت در انبار می ماند ضایعاتش بالا می رود.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز همچنین بیان کرد: علاوه بر این ضربه های مکانیکی به محصولات در هنگام برداشت که به علت برداشت غیراصولی و غیر فنی است به محصولات کشاورزی آسیب می زند که این مسئله خود را در انبار یا پروسه تبدیل نشان می دهد.

ناوگان حمل و نقل موجود، عامل دیگر اتلاف محصولات کشاورزی

وی با بیان اینکه محصولات کشاورزی به صورت غیر استاندارد حمل می شود گفت: در سراسر کشور ناوگان یخچال دار استاندارد نداریم و شاید تمام تریلی های یخچال دار در کشور به ۳۰۰ عدد هم نرسد.

هادی زاده رئیسی تصریح کرد: کارخانجات ما نیز هیچ سیستمی برای نگهداری محصولات ندارند؛ برای مثال سیب زمینی که برای تولید چیپس فرستاده می شود در سردخانه هایی که هر نوع میوه ای در آن وجود دارد، نگهداری می شود که این کار از اصول فنی به دور است؛ این در حالی است که در دنیا هر صنعتی برای نگهداری کالای مورد نیاز خود پیش بینی های دقیق کرده و متناسب با شرایط نگهداری آن محصول خاص، انبارهای استاندارد تعبیه می کنند اما کشور ما به طور کلی فاقد چنین انبارهایی است و بخش قابل توجهی از ضایعات محصولات کشاورزی در انبارها ایجاد می شود.

کارخانجات ما نیز هیچ سیستمی برای نگهداری محصولات ندارند؛ برای مثال سیب‌زمینی که برای تولید چیپس فرستاده می‌شود در سردخانه‌هایی که هر نوع میوه‌ای در آن وجود دارد، نگهداری می‌شود که این کار از اصول فنی به دور است

برداشت محصولات فنی نیست

وی ادامه داد: در موقع برداشت نیز باغدار و زارع، مقداری از محصول را تلف می کنند که دیگر قابلیت عرضه به بازار را ندارد و اگر همانجا این محصولات تلف شده تبدیل به خوراک دام می شد یا به صورتی خشک می شد، دست‌کم سرمایه ملی کمتر اتلاف می شد.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز اعلام کرد: طبق برآوردهای ما بین ۸ تا ۱۱ درصد از محصولات هنگام برداشت، بین ۶ تا ۸ درصد حین حمل آنها، بین ۱۱ تا ۱۷ درصد در شرایط انبارداری و در پروسه تبدیل نیز بین ۹ تا ۱۱ درصد از محصولات کشاورزی تلف می شوند.

وی افزود: برای مثال در صنایع تبدیلی هنگام پوست گیری محصولی مثل سیب زمینی به علت آنکه به طور سنتی انجام می شود بخشی از آن ضایع می شود؛ چرا که صنعت فراوری ما به‌روز نیست و صنعتی قدیم است که هنوز با دیگ و پاتیل و روغن جوشان کار می کند و از صنعت روز دنیا حداقل ۳۰ سال عقب تر است.

صنایع تبدیلی کشاورزی مهجور مانده اند

هادی زاده رئیسی علت این مسئله را بی توجهی به صنعت فراوری خواند و اظهار کرد: سرمایه گذاری در بخش فراوری در کشور انجام نشده است؛ صنایعی که امروز در دنیا مواد غذایی تولید می کنند پالایشگاه دارند، برای مثال گوجه فرنگی ابتدا به پالایشگاه می رود و مواردی که از آن لازم است استخراج می شود و بعد به صنعت داده می شود. کسی پوست گوجه را می خواهد، شخصی دیگر رنگ آن را و هر کس بخش دیگر از این محصول را و این پالایشگاه است که نیاز همه این صنایع را برطرف می کند.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ادامه داد: ما در کشور خود چنین روندی را نداریم و در حقیقت محصولات خود را پالایش نمی کنیم و محصول اولیه را بدون هیچ پالایشی می خواهیم تولید کنیم اما باید بدانیم که سودآوری محصولا فراوری شده بسیار بالاتر از خام فروشی است؛ برای مثال طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی ۵ درصد از سیب زمینی فراوری شده صادراتی به اندازه ۹۵ درصد سیب زمینی خام برای ما ارزآوری داشته است.

وی افزود: این مسئله نشان می دهد که قدرت ارزآوری صنایع تبدیلی چقدر بالا و برای کشاورز به چه میزان پایین است و این شکاف و فاصله را خود کشاورزان باید پرکنند؛ یعنی باید ترغیب به سرمایه گذاری شوند که محصول خامشان را فراوری و پس از آن صادر کنند تا هم بنیه اقتصادی خود را قوی کنند و هم بدانند که بازارهای هدف چه می خواهند.

ما محصول اولیه را بدون هیچ پالایشی می‌خواهیم تولید کنیم اما باید بدانیم که سودآوری محصولا فراوری شده بسیار بالاتر از خام فروشی است؛ برای مثال طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی ۵ درصد از سیب‌زمینی فراوری شده صادراتی به اندازه ۹۵ درصد سیب‌زمینی خام برای ما ارزآوری داشته است

حلقه اتصال میان تولید و تجارت وجود ندارد

هادی زاده همچنین بیان کرد: بازارهای هدف ما در اختیار بازرگانان است و آنها به سیستم تولید انتقال نمی دهند که چه می خواهند تولید شود و در نتیجه مثل سه جزیره جداگانه از هم هستند، کشاورز برای خود تولید می کند، بخش فراوری و بازرگانی نیز به همین گونه به فعالیت خود ادامه می دهند و در این میان چیزی که زیاد ایجاد می شود ضایعات محصول است.

هادی زاده رئیسی تصریح کرد: حلقه مفقوده، اتاق بازرگانی صنایع، معادن و کشاورزی است؛ رسالت اتاق این است که حلقه تولید را به حلقه فراوری که صنایع تبدیلی باشند و همچنین به تجارت، متصل کند.

چند سالی است که بخش کشاورزی به اتاق اضافه شده است ولی اتاق ایران به هیچ عنوان بخش کشاورزی را به بازی نمی‌گیرد، حتی در هیات نمایندگان به قدری تعداد کشاورزان اندک است که اصلا به حساب نمی‌آیند

اتاق بازرگانی توجهی به کشاورزی ندارد

این عضو خانه کشاورز ایران اظهار کرد: چند سالی است که بخش کشاورزی به اتاق اضافه شده است ولی اتاق ایران به هیچ عنوان بخش کشاورزی را به بازی نمی گیرد، حتی در هیات نمایندگان به قدری تعداد کشاورزان اندک است که اصلا به حساب نمی آیند و در خیلی از استان های کشور این بازرگانان هستند که روسای کمیسیون های کشاورزی اتاق ها هستند؛ من با قاطعیت می گویم که درصد ریاست یک کشاورز بر کمیسیون کشاورزی بیشتر از ۱۰ درصد نیست چرا که همه یا عضو صنعت یا عضو بازرگانی اند و با این اوصاف چگونه قرار است این حلقه ها متصل شوند؟

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران گفت: راه حل این مسئله عضویت منسجم کشاورزان در اتاق است و وقتی عضو شدند باید در انتخابات شرکت کنند و در کمیسیون کشاورزی نقش ایفا کنند تا به بخش کشاورزی به صنعت و پس از آن به تجارت منتقل شود؛ بازرگانان بازارهای هدف را می شناسند و صنعتگران هم خواست بازرگانان را تامین می کنند و کشاورز هم ماده خام را تولید می کند و در این صورت است که حلقه کامل می شود، درغیر اینصورت نامتجانس و گسسته است.

کشور ما محکوم به خام فروشی است. عرضه گیاهان دارویی در خارج به طور میانگین ۶۱ برابر میزان خامی است که در ایران به فروش می‌رسد

ایران محکوم به خام فروشی است

وی درباره توسعه کشت گیاهان دارویی نیز گفت: برای توسعه این بخش از کشاورزی، پالایشگاه نیاز است؛ در کشوری مثل هند ۱۸ پالایشگاه بزرگ وجود دارد که گیاهان دارویی را پالایش می کنند.

هادی زاده رئیسی ادامه داد: کشور ما محکوم به خام فروشی است، عرضه گیاهان دارویی در خارج به طور میانگین ۶۱ برابر میزان خامی است که در ایران به فروش می‌رسد. کسی که خارج از کشور در پالایشگاه محصول ما را پالایش می کند و عناصر مختلف را از آن استخراج می کند، به اندازه کل مواد خامی که ما عرضه می کنیم سود دریافت کند. بنابراین ما نیازمند چندین پالایشگاه گیاهان دارویی با به‌روزترین تکنولوژی های دنیا هستیم، در غیر اینصورت کشت گیاهان دارویی هم در مسیر توسعه کشاورزی به هیچ جا نخواهد رسید.

فروش سیب‌زمینی ایرانی در دوبی به کیلویی ۲۱ هزار تومان

از اول دی ماه صادرات سیب زمینی آزاد شد؛ اما چرا صادرات این محصول برای همه زمان‌ها نباید آزاد باشد؛ در عین حال آیا صادرات آن عقلانی است؟

سیب زمینی یکی از محصولات استراتژیک است که در همه دنیا مصرف آن بالا است و حتی در بعضی از کشورها از سایر محصولات نشاسته مانند برنج نیز مصرف بیشتری دارد.

با توجه به شرایط اقلیمی کشور و بحران خشکسالی، صادرات سیب زمینی به معنای صادرات مجازی آب است به این علت که سیب زمینی از جمله محصولاتی است که آب زیادی مصرف می کند و این گمان می رود که هزینه ای که صادرات این محصول می تواند در کشور ایجاد کند از منافع آن بیشتر است؛ از طرفی با توجه به نرخ فعلی دلار، صادرات سیب زمینی برای تولیدکنندگان پر سود است و ایران نباید بازارهای صادراتی این محصول را از دست دهد، در نتیجه راه سومی وجود دارد که با مدرنیزاسیون کشت این محصول، مصرف آب آن را به حداقل برسانیم.

محمدرحیم نیازی رییس انجمن تولیدکنندگان سیب زمینی در این باره، گفت: سیب زمینی یکی از محصولات استراتژیک است که امنیت غذایی در کشور ما را تامین می کند و از جمله غذاهای پر مصرف است. همچنین ارزش غذایی این محصول از جهت انرژی و میزان ترکیباتی که دارد از محصول مشابهی مثل برنج بیشتر است.

باید کاری کنیم مصرف سیب زمینی در کشور جایگزین مصرف برنج شود

وی افزود: باید کاری کنیم مصرف سیب زمینی در کشور ما جایگزین مصرف برنج شود و  در این مسیر وزارت بهداشت، رسانه ها و نهادهای مربوطه باید این مسئله را فرهنگ سازی کنند.

نیازی ادامه داد: تولید سیب زمینی باید در کشور انجام شود چرا که بسیاری از کشاورزان به کشت این محصول مبادرت می ورزند و نمی شود از تولید آن چشم‌پوشی کنیم چرا که یک محصول استراتژیک است و نیاز خود را نمی توانیم از کشورهای اطراف فراهم کنیم.

نیازی: باید کاری کنیم مصرف سیب زمینی در کشور ما جایگزین مصرف برنج شود و  در این مسیر وزارت بهداشت، رسانه ها و نهادهای مربوطه باید این مسئله را فرهنگ سازی کنند.

رییس انجمن سیب زمینی با اشاره به اینکه تامین سیب زمینی از طریق واردات از کشورها به سختی میسر است اظهار کرد: سیب زمینی محصولی است که هم نسبت به گرما و هم نسبت به سرمای شدید، بسیار حساس است و حمل‌ونقل آن در مسافت های زیاد بسیار مشکل است و نیاز به یخچال های مخصوص دارد، در حالی که حمل و نقل این محصول در کشور ما به علت مسافت کم از محل تولید تا میادین میوه و تره بار به راحتی انجام می شود.

نیازی همچنین گفت: با صادرات مازاد تولید سیب زمینی می توانیم برای کشور ارزآوری داشته باشیم و قسمتی از منابع مالی کشور را از این طریق تامین کنیم.

وی ادامه داد: کشاورزی تابع شرایط محیطی است و مثل صنعت نیست که پیش بینی کنیم که با مقدار معینی از مواد اولیه می توانیم مقدار معینی از کالا را تولید کنیم به همین دلیل نیز نمی توان پیش بینی کرد که دقیقا چقدر سیب زمینی تولید کنیم. همچنین ممکن است در یک سال میزان مصرف سیب زمینی بیش از حد انتظار باشد و مازاد بر تولید این محصول یک سوپاپ اطمینان و پیشگیری است.

چرایی صادرات سیب‌زمینی در کشور

همچنین غلامحسین هادی زاده رئیسی، عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ایران،گفت: در حال حاضر میزان تولید سیب زمینی در کشور سالیانه حدود ۵ میلیون تن است که نزدیک به چهار و نیم میلیون تن آن در داخل به مصرف می رسد و هر سال بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ هزار تن نیز به صادرات می رسد.

وی همچنین اظهار کرد: صادرات سیب زمینی برای تولیدکنندگان بسیار سود آور است به این علت که هر کیلو از این محصول در عراق ۸ هزار تومان، در قطر ۱۶ هزار تومان و در دبی ۲۱ هزار تومان فروخته می شود و تفاوت قیمت بسیاری با قیمت سه هزار تومان داخل دارد و این حق مسلم کشاورز نمونه ای است که محصول با کیفیت صادراتی تولید می کند و اگر از صادرات این محصول جلوگیری شود اجحاف در حق تولید کننده است.

هادی زاده: هر کیلو سیب زمینی در عراق ۸ هزار تومان، در قطر ۱۶ هزار تومان و در دبی ۲۱ هزار تومان فروخته می شود و تفاوت قیمت بسیاری با قیمت سه هزار تومان داخل دارد و این حق مسلم کشاورز نمونه‌ای است که محصول با کیفیت صادراتی تولید می‌کند

هادی زاده ادامه داد: بازارهای عراق، قطر و امارات یک روزه به دست نیامده اند که به راحتی و به بهانه های مختلف آنها را از دست بدهیم و به طور کلی برای سیب زمینی مازاد بر مصرف چاره ای جز صادرات نیست. ضمن اینکه در حال حاضر در مناطق جنوبی کشور طرح استمرار در حال برداشت است و این کشاورزان در این طرح سیب زمینی را در شهریور ماه می کارند و در دی ماه برداشت می کنند تا به بازار تزریق شوند و شکاف های آن را پوشش دهند.

وی همچنین درباره اینکه برای کاهش مصرف آب در کشت سیب زمینی چه راهکارهایی وجود دارد بیان کرد: برای کاهش مصرف آب این محصول سه راهکار وجود دارد که اولین آنها استفاده از بذرهای میان رس و زود رس توسط کشاورزان است. دومین راهکار نیز تغییر تاریخ کشت از خرداد ماه به اوایل بهار یا حتی پایان اسفند است تا این محصول از باران های بهاری نیز تغذیه شود.

هر سال حدود ۲۵ درصد از میزان تولید سیب زمینی در کشور ضایع می‌شود

این کارشناس مسائل کشاورزی ادامه داد: راه حل سوم جلوگیری از ضایعات سیب زمینی است که هر سال بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار تن و حدود ۲۵ درصد از میزان تولید است؛ سیب زمینی در کشور ما در مرحله کاشت، داشت و برداشت ضایع می شود و زیرساخت نگهداری درستی وجود ندارد و بسیاری از میزان سیب زمینی کشت شده یا روی زمین می ماند یا در انبارها و منازل فاسد می شود.

فرایند تولید محصولات گلخانه‌ای در کشور ما ناقص است

غلامحسین هادی زاده رئیسی گفت: در حال حاضر مکان‌هایی را که صرفا پوشش یک فضا با چادری پلاستیکی است، گلخانه می‌نامند در حالی که فرایند ایجاد و تولید در گلخانه تعریف مشخصی دارد.

Agro-shade-net_2

امیرحسین احمدی_وزیر جهاد کشاورزی اخیرا بر ضرورت ایجاد تشکل های گلخانه ای و پایانه های صادراتی تاکید کرده بود. اما پرسش اینجاست که اقلیم ایران ظرفیت کشت در گلخانه را دارد و اساسا وقتی که از کشت گلخانه ای صحبت می‌شود دقیقا از چه نوع کشتی صحبت می‌شود؟

غلامحسین هادی زاده رئیسی در اینباره گفت: هر متر مربع یک گلخانه فنی با نصب تجهیزات مدرن بین یک تا دو میلیون تومان هزینه دارد؛ یعنی احداث یک گلخانه مکانیزه هیدروپونیک دست‌کم نیاز به ۳۰۰ میلیون تومان سرمایه دارد به شرط آنکه به دانش روز دنیا مجهز باشد.

وی افزود: در حال حاضر در کشور ما، مکان هایی را که صرفا پوشش یک فضا با چادری پلاستیکی است، گلخانه می‌نامند در حالی که فرایند ایجاد و تولید در گلخانه تعریف مشخصی دارد.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورزی با تاکید بر اینکه در هر جایی نمی‌توان اقدام به احداث گلخانه کرد، اظهار داشت: فناوری به کار رفته در گلخانه، نزدیک بودن به بازارهای مصرف و ماشین های سردخانه دار و سیستم پشتیبانی، همه از مواردی هستند که تولید یک گلخانه با بهره وری و به صرفه را ممکن می‌کنند.

هادی زاده همچنین بیان کرد: انرژی مصرف شده باید به قیمت FOB محاسبه شود که اگر این انرژی به جای آنکه صرف گلخانه شود صرف صادرات شود چه ارزشی خواهد داشت و اگر صرف تولید محصولات استراتژیک اما پرهزینه‌ای مثل بادمجان و کلم شود چه ارزشی خواهد داشت؟

وی ادامه داد: همچنین یکی از مسائلی که باید بررسی شود سنجش هزینه و فایده ای است که در گلخانه نسبت به فضای باز وجود دارد.

این کارشناس حوزه کشاورزی اظهار کرد: اقلیم گسترده در کشور ما به گونه ای است که در زمستان که دمای آذربایجان ۳۰ درجه زیر صفر است، دمای منطقه جنوبی کشور و استان هرمزگان ۲۵ درجه بالای صفر است و ما در این فصل به راحتی می‌توانیم در مناطق جنوبی کشور سبزی و صیفی و محصولات گلخانه ای را در فضای باز بکاریم و کافی است که روی آنها پلاستیک بکشیم تا از تبخیر آب جلوگیری شود و همچنین باید کشت متراکم داشته باشیم.

هادی زاده ادامه داد: وقتی به این سادگی می‌توانیم در یک اقلیم گسترده با آموزش کشاورزی این کار را بکنیم چه نیازی به تهیه سازه های عظیم گلخانه‌ای است که بی هیچ آموزشی در اختیار کشاورزان بگذاریم؟

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز با تاکید بر اینکه مسائل تولید محصولات گلخانه‌ ای زنجیره ای به هم پیوسته است بیان کرد: شاید بتوانیم با تولید در گلخانه ها تا حدی در مصرف آب صرفه جویی کنیم اما فرایند تولید در کشور ما ناقص است.

وی گفت: در محیط گلخانه آفت و بیماری بیش از محیط باز وجود دارد؛ چرا که در گلخانه های ما تهویه دچار مشکل است و به همین دلیل مصرف قارچ و حشره کش ها افزایش پیدا می‌کند به این خاطر که در محیط بسته گلخانه باید با تولید انبوه کار کرد.

هادی زاده ادامه داد: در حال حاضر ما به سیستم دفع آفات بیولوژیک مجهز نیستیم و باید با استفاده از کود زیاد به حداکثر ظرفیت تولید برسیم که این مسئله نیز خالی از خسارت نیست.

این کارشناس کشاورزی تصریح کرد: اگر در ایجاد گلخانه ها، الگوی ما کشورهای اروپایی هستند باید بدانیم که بازارهای مصرف این کشورها به شدت ثروتمند هستند و می‌توانند محصولات گران را مصرف کنند ولی در کشور ما با این درآمدهای محدود چطور با هزینه های سنگین گلخانه ها می توان تولید کرد که مردم هم قدرت خرید داشته باشند؟

وی با اشاره به اینکه کشور ترکیه بیش از ۵۰ هزار گلخانه دارد گفت: این کشور در کنار سه دریا قرار گرفته و از آب و هوای مدیترانه ای برخوردار است و مصرف انرژی تولید در این کشور بسیار کمتر از نواحی خشک در کشور ماست و اقلیم مناسب کشت گلخانه ای در کشور ما فقط شمال کشور است که استطاعت زیادی برای ایجاد گلخانه ندارد و از پشتیبانی و حمل تولیدات در این بخش از کشور به سایر نقاط ایران بسیار پر هزینه است.

امیرحسین احمدی این گزارش را در اقتصاد۲۴ نیز منتشر کرده است.