اَمِرتات

در اَمِرتات، اخبار، گزارش، تحلیل و یادداشت با موضوع زندگی روستایی بخوانید.

اَمِرتات

در اَمِرتات، اخبار، گزارش، تحلیل و یادداشت با موضوع زندگی روستایی بخوانید.

مزیت‌های تکثیر گیاه به صورت کشت بافت


باغبانی در ایران یکپارچه نیست و این سبب می‌شود کشاورز نتواند محصولات خود را با قیمت مناسب به فروش برساند. یک کارشناس باغبانی معتقد است یکی از راه‌های کمک به کشاورزی ایران و تولید محصول خوب، استفاده از نهال سالم است.

شقایق صفی‌خانی-وحید مظفری، کارشناس باغبانی گفت: کشت بافت روشی است که با کمک آن می‌توان به صورت نامحدود نهال سالم و عاری از بیماری تولید کرد.
وی افزود: در حال حاضر تکثیر به صورت بذر، قلمه و پیوند صورت می‌گیرد که البته این روش‌‎ها محدودیت‌هایی هم دارد.

مظفری ادامه داد: مثلا در تولید نهال به صورت بذر تفرق صفات ایجاد شده و این سبب می‌شود ما محصول یکپارچه برای فروش نداشته باشیم؛ در تولید به صورت قلمه و پیوند تفرق صفات نداریم، اما امکان انتقال بیماری وجود دارد.

این کارشناس باغداری همچنین بیان کرد: برخی از گونه‌ها را نمی‌توان به صورت قلمه و پیوند تکثیر کرد، اما به روش کشت بافت هیچ محدودیتی نداریم و با یک جوانه از گیاه می‌توان به مقدار نامحدود نهال سالم تولید کرد. به طور مثال وقتی از روش قلمه زدن استفاده می‌کنیم هم محدودیت فصلی و هم محدودیت زمانی داریم.

مظفری افزود: برخی شرکت‎‌ها مانند ایتاصدرا با بهترین امکانات و با کمک این مدل از تکثیر با یک جوانه میلیون‌ها نهال سالم تولید می‌کنند که این نهال‌ها شناسه دارند و عاری از هر نوع بیماری‎اند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا کشاورزان با کشت بافت آشنایی دارند، اظهار کرد: کشاورزان نهال‌ها را بدون توجه و از کنار خیابان می‌خرند که سالم نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد که رقم مناسبی برای منطقه مورد نظر باشد.

این کارشناس باغداری در پایان گفت: در ایران نوعی باکتری برای نهال وجود دارد که سبب می‌شود نتوانیم به خارج نهال بفروشیم، اما وقتی با روش کشت بافت نهال تولید کنیم می‌توانیم آن را داخل شیشه به کشورهای دیگر بفروشیم و صادرات نهال داشته باشیم.

 


امیرکبیر؛ آغازگر تحول در کشاورزی

امیرحسین احمدی،امرتات_امیرکبیر؛ نامی است که  روزگاری دراز بر تارک سیاست ایران معاصر پس از نزدیک به 250 سال همچنان می‌درخشد. ذکر این نام درست یا غلط نوعی احساس حسرت همراه با معصومیتی آغشته به قدرت و در عین حال مظلومیت را در ذهن ایرانیان متجلی می‌کند.
آنچه که فرزند کربلایی محمدقربان از استادان خود میرزا بزرگ و میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی آموخت و فضای مستوفی‌گری ایرانی که در آن نمو  یافت و آنچه که علم تدبیر حکومت در جامعه ایرانی بود محیط زیست سیاسی میرزا تقی خان بود و دیده‌ها و شنیده‌های امیر از توسعه غرب و حکومتداری متفاوت ایران نسبت به کشورهای دیگر ذهنیتی را در امیرنظام ممکن کرد که موتور محرکه اقداماتی شد که میرزا تقی خان فراهانی با چاشنی وطن دوستی به آن‌ها مبادرت ورزید.
شاید دفترچه خیالات اتابکی تجلی این ذهنیت امیر باشد که امروز در دسترس نیست؛ با این حال همین ذهنیت باعث شد که امیر تحولی همه جانبه را پی بگیرد و در همه حوزه‌ها از دین و سیاست و اخلاق اجتماعی گرفته تا رشد صنعت و اصلاح نظام مالی تحولاتی را متناسب با روزگار خویش ممکن سازد و به وجود آورد.
در این میان کشاورزی نیز از تاثیر پذیرفتن ذهن دور اندیش و توسعه محور امیر بی‌نصیب نماند و تحولاتی نیز در این حوزه و در زندگی دهقانان دوره قاجاریه اتفاق افتاد.
فریدون آدمیت در کتاب خود امیر کبیر و ایران که به حق اثری محققانه است می‌نویسد: ایمنی اجتماعی و حفظ حقوق کشاورزان دو عامل اصلی ترقی فلاحت بود و با برانداختن آیین کهنه سیورسات و حمایت امیر از روستاییان بود که  میزان تولید محصولات کشاورزی افزایش یافت و کشت محصولات تازه‌ای نیز آغاز گردید.
ذکر این نکته خالی از فایده نیست که کمبود، صفت بارز جامعه ماقبل صنعتی بود و در مقابل صنعتی شدن بدان حد با ثروت پیوند داشت و دارد که افزایش درآمد از ویژگی‌های اصلی این فرایند به حساب آمده است.
امیر کبیر هم که صنعتی شدن و تولید ثروت در کشورهای غرب را دیده بود به خوبی به این مسئله پی برده بود که ورطه جدید سیاست نمی‌تواند تنها تدبیر ممالک محروسه بدون در نظر گرفتن کشورهایی باشد که دیگر از مرزهای خود با سودا‌های متفاوتی بیرون آمده‌اند بلکه ایران نیز باید با تمام قوای ممکن بتواند در برابر تجارت جهانی که هر روز اندازه آن بزرگ و بزرگتر می‌شد دوام آورد و در میدان داد‌وستد با اروپاییان کالای خاص خود را برای عرضه داشته باشد.
شاید نقشه امیر کبیر برای توسعه کشاورزی نیز خالی از چنین معنایی نباشد که با کشاورزی که قادر به ایجاد مازاد تولید نباشد نمی‌توان در عرصه جهانی چیزی برای عرضه داشت؛ کما اینکه می‌بینیم که در دوران امیر مبادرت به صادرات کالاهایی از قبیل خشخاش و تنباکو به کشور‌های دیگر آغاز می‌شود و کشت برخی از محصولات بیش از آنکه جهت تامین مصرف داخلی انجام شود به منظور صادرات و توانمندی رقابت در عرصه بین‌المللی تولید می‌شود.
در اینباره می‌توان به دو مثال کشت خشخاش در عهد امیر اشاره کرد که به تازگی رونق یافته بود. فریدون آدمیت دراینباره می‌نویسد: کشت خشخاش از قرون پیش از امیر در ایران وجود داشت و در عهد صفویان محلولی از شراب و کوکنار می‌نوشیدند، اما نه خشخاش‌کاری زیاد بود و نه نوشیدن آن محلول در میان مردم متداول بود.
تا نیمه سده گذشته نیز کشت خشخاش رواجی نداشت و در نوشته‌های مولفان خارجی که در این زمان به ایران آمدند هیچ اشاره‌ای  به مصرف تریاک یافت نشده است درحالیکه از عادت قلیان‌کشی و کشت تنباکو اغلب سخن گفته‌اند.
آدمیت همچنین می‌نویسد: اما در این سال‌ها (منظور سال های صدارت امیرکبیر است) می‌بینیم کشت تریاک مورد توجه بیشتری قرار گرفته است؛ برای مثال  در سال 1267 هجری قمری، تریاک‌کاری در اطراف تهران به مرحله آزمایش در آمد تا حاصل آن را سنجیده شود و  همچنین در گزارشی که میلر انگلیسی درباره امکانات توسعه کشاورزی در جنوب ایران می‌نویسد کشت تنباکو و تریاک را برای صدور به سوریه و اسلامبول پیشنهاد می‌دهد.
 آدمیت پس از این نکته‌ای می‌افزاید که به کمک آن می‌توان قفلی از ضمیر میرزا تقی خان را گشود و آن نکته این است که «برای اولین در سال 1267 (سال سوم صدارت امیر)خواستند تریاک ایران را به هندوستان صادر کنند ولی حکومت هندوستان  مانع شد. زیرا از سال‌ها پیش ورود آن را ممنوع داشته بودند و نتیجه‌ای که می‌گیریم این است که مقدمه بسط تریاک کاری در این زمان آغاز گردید و باید دانسته شود که پس از 10 سال یعنی از حدود سال 1277 به بعد است که در آثار مولفان اروپایی به عادت تریاک کشیدن اشاره شد تا اینکه دامنه آن گسترده شد و اغلب ولایات ایران را فرا گرفت ظاهرا از 1287 یا 1870 میلادی تریاک ایران به عنوان ماده صادرات بین المللی در آمد و کشاورزان رفته رفته قسمتی از اراضی گندم‌خیز خود را به کشت خشخاش تخصیص دادند.»
نکته دیگری که می‌توان از آمادگی برای صادرات تریاک به هند برداشت کرد این است که میرزا تقی خان قصد آن دارد که کشاورزی معیشتی  که صرفا برای تامین نیاز داخل بود را تبدیل به کشاورزی کند که می‌تواند ارزش افزوده داشته باشد و برای کشور و البته کشاورز سود به ارمغان بیاورد و این اتفاق یعنی ایجاد طبقه‌ای جدید از کشاورزان که می‌توانند ثروت تولید کنند.
همچنین می‌بینیم که میلر انگلیسی علاوه بر پیشنهاد کاشت تریاک و تنباکو برای صادرات به اسلامبول و سوریه پیشنهاد پرورش گوسفند در کرمان برای تولید پشم خوب را نیز می‌دهد.
 
تمام آنچه که امیر قصد اصلاح یا بهتر بگوییم تغییر آن را داشت، نظام کشاورزی ایران دوره قاجاری بود که مطابق با معیارهای صنعتی شدن جهان،  نبوده است بلکه کشاورزی بیش از هرچیز مبتنی بر معیشت و تامین نیاز داخلی بوده است و حکومت‌های دوران قاجار قبل از امیر نیز برنامه‌ای برای رونق تولید و ایجاد تحول در ساز وکار کشاورزی نداشته و اگر داشته‌اند نیز به کارهایی عبث و بیهوده خلاصه شده است و نقشی که حکومت برای حمایت از کشاورزی بازی کرده است بیشتر شبیه شانه خالی کردن از زیر بار ایجاد تغییرِ توسعه محور در ساختار کشاورزی بوده است و این درحالی است که در مقاطع بسیاری رعیت از دست دیوان و داروغه آسوده نبود و مالیات‌های بی‌حساب امکان زراعت بهتر از تولید کننده را گرفته و تولید را از رونق می‌انداخت. شرح یک مقایسه در اینباره میان حکومت امیر و اسلاف او می‌تواند جالب توجه باشد:
«در زمان فتحعلی شاه قاجار حفر شعبه ای از رودخانه کرخه موجب شد که بستر رودخانه تغییر پذیرد و قسمت بیشتر آب آن به هدر رود؛ این شعبه را در پنج فرسنگی بالای هویزه از سمت راست کرخه جدا کرده بودند اما به علت سراشیبی زمین و سستی خاک و قوت آب، گسترده و عمیق شد و بیشتر آب کرخه به مجرایی تازه افتاد که از وسط هویزه می‌گذشت.»
با این حال، سدهای موقتی هم بسته شد ولی آب همه را برد و بر اثر آن زمین‌هایی که از کرخه سیراب می‌گشت رو به ویرانی نهاد و از منطقه‌ای که مالیات محصول آن در سال 36 هزار تومان بود محصولی عاید نگردید؛ در زمان محمد شاه نیز خواستند سد استواری بر پا کنند  که باز هم به جایی نرسید. 
اما اینبار در سال 1267 خانلر میرزا احتشام السلطنه، از طرف امیر کبیر به حکومت خوزستان و لرستان رفت و ماموریت عمده وی ساختن سد بزرگی بر رود کرخه بود و اعتباری که برای این کار در نظر گرفته شده بود 10 هزار تومان بود. 
امیر در یکی از دستورهای مکتوب خود به مشیر الدوله در 14 رمضان 1267 نوشت: «برای تعمیر بند هویزه و شوشتر و قلعه سلاسل، 10 هزار تومان از بابت مالیات  اذن دادم که به استحضار شما مقرب الخاقان سهام الدوله خرج نماید و آن ها را به طور خوب پاکیزه ساخته و تعمیر نماید و خرج با مصرفی باشد. کاغذی هم به خود مقرب الخاقان در این باب نوشته فرستادم تا به او برسانند. مخدوما انجام این عمل  و اعتماد مخارج آن‌ها را به شما و اطمینان شما واگذار کردم که انشالله تعالی {قرار} درستی بدهید. بعد از آنکه مالیات دیوان خرج می‌شود چیز با مصرفی باشد و بعد هر طور قرار دادید  تفصیل آن را به دوستدار بنویسید.»
امیر دوبار تاکید می‌کند که هزینه صرف شده «خرج با مصرفی باشد» با این حال سد را ساختند اما باز طغیان آب سینه سد را شکافت و این بار امیرکبیر، میرزا رضای مهندس را روانه کرد و او نقشه‌ای تازه ریخت و هزار و 500 کارگر به ساختن سد بزرگی پرداختند که در سال 1268 تمام شد و همان است که به سد ناصری شهرت یافت.
نوشته اند که 100 هزار تومان خرج این سد شد و غیر از سد مزبور پل هفت چشمه شوشتر که رو به خرابی می‌رفت از نو ساخته شد و سد تازه گرگان نیز در 1267 بنا شد و آب رودخانه گرگان به بستر تازه‌ای افتاد و این کار به میرزا حسن مهندس سپرده شد و نزدیک به هزار کارگر در ساختن آن شرکت داشتند و سد مزبور به آبادانی گرگان افزود و دولت ترکمنان را که تا به آن روز به راهزنی مشغول بودند به کار زراعت واداشت.
در روزنامه وقایع اتفاقیه می‌خوانیم: از آن جا که زمین گرگان به مرغوب بودن و حاصل خیزی مشهور است امید هست ... آن جا آباد و خوب شود و نفع کلی عاید گردد.
همچنین در همان سال سدی در قم در محل پیوستن قره چای و انار رود بسته شد و پل دلاک را بر روی قره چای ساختند.
این اتفاقات نشانگر این است که امیر، تا آنجا که ممکن است با ایجاد زیرساخت سعی در توسعه کشاورزی دارد و ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که زمزمه‌هایی از تقسیم دقیق کار را هم در نامه‌ای از امیر می‌بینیم که معتقد است استادان فنی اسکاتلند و انگلستان بیش از هم کیشان خود در ایرلند مقید به تقسیم کار دقیق هستند. این ایجاد زیرساخت و توجه به چنین نکات ظریفی یعنی اینکه قصد میرزا تقی خان ایجاد یک طبقه متخصص از کشاورز است.
می‌دانیم که  ماهیت ماقبل صنعتی جامعه ایران و نسبت بیشتر روستاییان به ساکنان شهر ایجاب می‌کرد که بخش اعظمی از مردم  تولید کننده باشند و  خودکفا نیازهای غذایی خود را برآورده کنند و دراینصورت رعیت نمی‌تواند قدرت تفکر برای سودهی زراعتش را داشته باشد.  

در این که در زمان امیر میزان تولید محصولات کشاورزی ترقی یافت تردید نیست اما احصائیه‌ای در دست نداریم که حد آن را به درستی بسنجیم.
ولی درباره کشت پاره‌ای محصولات که تازه در ایران رواج پیدا کرد یا زراعت آن‌ها آغاز شد اطلاعات نسبتا دقیق‌تری وجود دارد .
با پیشرفت صنعت قند و شکر ریزی نیشکر مازندران را به خوزستان بردند و نخست در بلوک «عقلی» شوشتر کاشتند و ثمره بسیار نیکو گرفتند و نیشکر آنجه به سه ذرع یعنی نیم ذرع بلند تر از محصول مازندران رسید و در گزارش رسمی تامسون نیز که برای مطالعه به ولایات کنار دریای خزر رفته بود  آمده: حالا در مازندران مقدار فراوانی نیشکر می‌کارند و سال گذشته مقدار زیادی از آن را به روسیه صادر نمودند. 
زراعت نیل خوزستان نیز ترقی کرد و همچنین دامنه کشت خشخاش توسعه یافت و تریاک نخستین بار به صورت یکی از محصولات صادراتی در آمد  گرچه میزان تولید آن خیلی کم بود .
زراعت پنبه آمریکایی در ایران در 1266 آغاز گردید؛ بنیان گذار آن «ستاکینگ» کشیش آمریکایی در اورمیه بود؛ در همان سال وزیر تجارت عثمانی نیز تخم  پنبه را به کشور خود برد که کشت آن را ترویج کند؛
 ستاکینگ اما در ایران  نخست تخم پنبه را در مساحت سه طناب زمین کاشت و مردم به تماشا آمدند گل هایی از آن چیدند و به دیگران نشان دادند، نمونه از غوزه شکفته آن را نزد دولت فرستاد و نوشت: مردم از تخم آن طالب شدند و دور نیست که چند وقت بعد از این به طور کلی از این پنبه بکارند و چنین می دانم که هوای صاف و آفتاب گرم ولایت ایران این پنبه را خوب به عمل بیاورد.
 نمونه پنبه را هم فرستاد که نرم تر از پنبه ایران و مانند ابریشم سفید بود. امیر به ترویج زراعت پنبه آمریکایی برآمد و مقداری از تخم آن را خواست و بذر را توسط عیسی خان بیگلر بیگی میان زارع و مالک اطراف تهران برای آزمایش پخش کرد؛ از جمله علیقلی میرزا در خانی آباد حاجی جعفر خان معمار در امیر آباد و حاجی محمد خان در ورامین به کشت آن پرداختند که نتیجه‌ای نیکو داد چراکه از پنج سیر تخم آن  یک خروار و نیم غوزه پنبه برداشته شد که هر بوته آن تا 300 غوزه داشت در ضمن جهت آگاهی و تشویق مردم به زراعت آن مقاله های متعددی در روزنامه منتشر شد .
در اهمیت تجارت بین المللی پنبه می خوانیم امنای دولت علیه معلوم کردند که «کاشتن این پنبه اگر در این ولایت در میان خلق متداول شود منفعت زیادی به جهت دولت و رعیت حاصل خواهد گردید یکی از محصولات عمده مملکت ینگی دنیای شمالی به عمل آمده و به فروش رسیده و نزدیک به صد کرور پول ایران بود و پنبه‌ای که سال به سال در ینگی دنیا به عمل می‌آید از ممالک کل روی زمین بیشتر است و احتمال هست که این پنبه در بعضی ولایات ایران بسیار خوب به عمل بیاید به خصوص در گرمسیرات فارس و شوشتر و... و چون که در آن سمت‌ها نزدیک به دریاست و پنبه‌ای که در آن جا به عمل بیاید به آسانی از راه دریا به خارج می‌رود امید هست که منافع کلی به جهت دولت و رعیت حاصل شود.»
چند سال بعد که امنای دولت انگلیس فهمیدند که از کاشتن این پنبه نفع زیاد حاصل دولت و ولایت می شود پس پول زیاد خرج کردند و در چند جای هندوستان این پنبه را کاشتند ولیکن به جهت ناسازگاری آب و هوای آن جا به عمل نیامد.

سفیر انگلیس که همراه شاه و امیر در سال 1267 به اصفهان رفت می‌نویسد در اراضی اطراف اصفهان تا چشم کار می‌کرد فرسنگ در فرسنگ کشت و کار بود و نباید فراموش کرد که تا همین اواخر خطه اصفهان را آشوب فرا گرفته بود و این تحول شگرف در این مدت کوتاه در خور ستودن است و آن نیز جز اثر روش عادلانه نایب الحکومه اصفهان چراغعلی خان زنگنه که پیش از این نوکر شخصی امیر نظام بود البته در شهر حالت ویرانی عمومی مملکت به چشم می‌خورد اما از برزگران هیچ شکایتی راجع به زورگویی دیوان شنیده نمی شد و برتری دولت کنونی ایران بر سلطنت سابق مورد اعتراف همگی است.
 در شناخت تفاوت حال تابع رعیت در چند سال پیش با حالا آن نوشته شیل را باید با گزارش رسمی یکی از عاملان مالیه که از جانب حاجی میرزا آقاسی به اصفهان رفته بود مقایسه کرد ضمن شرح حیف و میل مالیات دیوانی می نویسد:
«احوال رعیت اصفهان جمع نیست که اغلب قوت آن‌ها جاوورس است که در ولایات دیگر به مرغ می‌دهند و هر گاه این فقره را به حناب آقائی عرض نکنم می‌ترسم مواخذه جناب اقدس الهی بشوم .»

.

در سال ۹۷ چه بر سر کشاورزی آمد؟

سال ۹۷، سالی پرتنش برای کشاورزی بود؛ بحران آب، تنش‌های حرارتی، کاهش شدید برداشت محصولاتی مانند پسته، نارضایتی کشاورزان از نرخ خرید تضمینی گندم، افزایش بی‌سابقه قیمت کاهو و … اتفاقات کم‌نظیری بود که در سال ۹۷ برای حوزه کشاورزی افتاد.

کشاورزی

شقایق صفی‌خانی و امیرحسین احمدی_ بحران آب پر قوت تر از سال های گذشته، سال ۹۷ نیز گریبان‌گیر کشاورزی بود به طوری که بسیاری از کارشناسان حوزه کشاورزی تاکید جدی بر اصلاح الگوی کشت و مطابق سازی باغ ها با میزان آب موجود در بسیاری از استان ها از جمله کرمان دارند.

تبخیر و تعرق گیاهان در ایران، هفت برابر میانگین جهانی

غلامحسین هادی زاده رئیسی، عضو شورای مرکزی خانه کشاورز درباره وضعیت کشاورزی در سال ۹۷ گفت: کشور ما در ناحیه‌ای خشک قرار گرفته است و تعرق گیاهی در ایران هفت برابر میانگین جهان است.

وی افزود: حدود ۱۳ میلیارد متر مکعب کسری مخازن آبی داریم؛ برای مثال در استان خراسان رضوی بازده منابع آبی زیر زمینی یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون و یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب منفی است.

هادی زاده تصریح کرد: به جای آنکه در این شرایط در بیشترین حالت از ۴۶ درصد از منابع آبی استفاده کنیم بالای ۱۰۰ درصد از ذخایر خود استفاده می کنیم و دلیل این اتفاق این است که ارزش اقتصادی آب را در تولید محصولات کشاورزی صفر می‌دانیم یعنی آب بها را حساب نمی‌کنیم.

هزینه آب در محاسبات تولید به حساب نمی‌آید

هادی زاده همچنین گفت که ممکن است تولیدکنندگان هزینه مختصری را به عنوان حقابه آب های پشت سدها به وزارت نیرو بپردازند اما برای آبی که از منابع زیرزمینی استحصال می‌شود بهایی پرداخت نمی‌شود و در محاسبات تولید محصولات به حساب نمی‌آید.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز اظهار کرد: اگر ارزش واقعی آب را بر اساس چیزی که در جهان مرسوم است یعنی یک تا دو دلار برای هر متر مکعب در نظر بگیریم نشان داده خواهد شد که با تولید کدام محصول چه میزان آبی استفاده می‌کنیم و چه مزیتی برای تولید داریم.

۹۰ درصد محصولات ایران وابسته به آب های زیرزمینی‌ هستند

هادی زاده خاطرنشان کرد: بیش از ۶۰ درصد محصولات زراعی، باغی و علوفه جهان که در چرخه تجارت قرار گرفته‌اند از اراضی دیم هستند و بی هیچ هزینه ای از آب باران تغذیه می‌شوند اما در ایران نزدیک به ۹۰ درصد تولید محصولات وابسته به آب های زیرزمینی است.

این کشاورز، سال ۹۸ را سال سختی برای کشاورزی خواند و ادامه داد: تحریم های همه جانبه سیاسی و اقتصادی کشور ما را بیشتر متکی بر منابع داخلی خواهد کرد در حالی که سال آینده با تنش های شدید آب و هوایی روبه رو خواهیم شد که از آن گریزی نیست.

وی افزود: امسال به خاطر بارندگی های پیش از آغاز سال کشت بهاره در کشور ما عقب افتاد که این مسئله خودش را در محصول بهاره نشان خواهد داد.

هادی زاده همچنین اظهار کرد: هر سال در اسفند ماه در خیلی مناطق کشت چغندرقند آغاز شده بود اما امسال به خاطر بارندگی این اتفاق نیفتاد؛ با این حال ممکن است محصول دیم ما بیشتر شود که بستگی به باران های فروردین و اردیبهشت ماه دارد.

وی با تاکید بر اینکه سال آینده سال سختی برای کشاورزی خواهد بود گفت: ما برای واردات فناوری در تحریم هستیم و بازارهای هدف برای صادرات محصول نیز محدود هستند.

این کشاورز ادامه داد: در داخل کشور نیز به نوعی دچار خود تحریمی هستیم چرا که دیوان سالاری داخل کشور اجازه نمی‌دهد کشاورزان خود راه تولید را پیدا کنند.

وی با اشاره به مسائلی که برای چغندر قند پیش آمد گفت: در ظرف یک هفته شکر هزار و ۵۰۰ تومان گران تر شد و منافع این افزایش قیمت را کارخانجات قندی بردند که چغندر قند را ۴ ماه پیش از کشاورز دریافت کرده بودند.

عدم منفعت کشاورز تاثیر منفی بر تولید دارد

هادی زاده ادامه داد: سوال کشاورز اینجاست که اگر محصول اولیه را کشاورز کاشته است و در یک فرایند تبدیل سودسرشاری نصیب بخش صنعت شده است آیا نباید کشاورز نیز در آن سهیم باشد و همین مسئله در محصولات دیگر از جمله گندم، جو و … نیز صادق است و کشاورز از سود فروش این محصولات بهره مند نخواهد شد.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز ادامه داد: همین عامل در روند تولید به شدت اثر منفی خواهد گذاشت.

ساز و کار پرورش گسترده زنبور؛ نیاز محیط زیست امروز ایران

وضعیت تولید عسل نیز نسبت به قبل تغییری نداشته است و نگرانی درباره قاچاق ملکه و عدم توسعه پرورش زنبور عسل و گرده افشانی هنوز وجود دارد.

عفت رئیسی سرحدی، رئیس کانون علم، فن و دانش زنبور عسل در این باره گفت: در حال حاضر دیگر کفش‌دوزک یا پروانه یا دیگر گرده افشانان در باغ ها وجود ندارند و به علت استفاده بی رویه از سموم، این گرده افشان ها از بین رفته‌اند و تنها گرده افشانی که باقی مانده است و می تواند گرده افشانی را ادامه دهد  زنبور عسل است.

وی با اشاره به اینکه صنعت زنبورداری در کشورهای پیشرفته جهان صنعتی پیشرو است اظهار کرد: در کشورهای دیگر باغدار برای اینکه زنبوردار کندوهای خود را پای درختان به کاتر بگذارد هزینه ای به او می دهد و این ساز و کار باید در کشور ما نیز به وجود بیاید.

رئیسی سرحدی با تاکید براینکه برخلاف کشورهای دیگر در ایران زنبورداران دچار ضرر می شوند گفت: در حال حاضر زنبوردارها را از باغات بیرون می‌کنند و محدودیت های زیادی از طرف سازمان محیط زیست و از طرف دهداری ها و … ایجاد شده است در حالی که چرای بی رویه دام ها مراتع را تخریب می‌کند و هیچ مانعی برای آنها وجود ندارد.

تنگ نظری ها؛ باعث بهره نبردن از ظرفیت های طبیعی

وی با تاکید بر اینکه در خیلی از روستاهای کشور دشت هایی هستند که ظرفیت های بالایی برای گرده افشاندن زنبور دارند تصریح کرد: این استعدادها و ظرفیت ها به علت تنگ نظری ها از بین می‌رود.

رئیس کانون علم، فن و دانش زنبور عسل با تاکید بر اینکه صنعت گرده افشانی باید ترویج شود گفت: زنبور عسل، به افزایش ۹۰ برابری محصولات کشاورزی و حفظ محیط زیست و جلوگیری از همخونی گیاهان کمک بسیاری می‌کند در حالی که کسی از مقامات سازمان حفاظت محیط زیست این مسئله را نمی‌داند و از پرورش زنبور در مناطق مختلف جلوگیری می‌کند.

رئیسی سرحدی در پایان گفت: زنبور عسل را همه به عنوان تولید کننده عسل می‌شناسند در حالی که تنها شانس حفظ محیط زیست و کشاورزی در کشور ما همین زنبور عسل است. در حال حاضر دیگر کفشدوزک یا پروانه در باغ ها نیست و به علت استفاده بی رویه از سموم این گرده افشان ها از بین رفته‌اند و تنها گرده افشانی که باقی مانده و می تواند گرده افشانی را ادامه دهد زنبور عسل است.

سرما و گرمای زودرس، تنش باغداری در ۹۷

باغداری در کشور نیز هر چند با تنش های آب و هوایی دست به گریبان است اما صحبت های عضو هیات مدیره باغداران درباره بارندگی ها و محصولات بهتر در سال آینده امیدوارکننده بود؛ با این حال یکی از معضلات اصلی امسال، باغات پسته بودند که در استان کرمان با بیش از ۳۰۰ هزار هکتار باغ پسته، مشکل کمبود آب به طور جدی احساس می‌شود به طوری که برخی از کارشناسان معتقد به مطابق سازی باغات با میزان آب موجود هستند و می‌گویند: آب موجود در استان کرمان برای آبیاری پسته ها کافی نیست و مشکل استان کرمان یک مشکل اولیه است.

مجتبی شادلو، عضو هیات مدیره اتحادیه باغداران درباره اتفاقات باغداری در سال ۹۷ گفت: اول بهار سال گذشته سرمای بسیار شدیدی اتفاق افتاد که قبل از آن گرمای زودرسی اتفاق افتاده بود. در عمده‌ مناطق کوهستانی سرما‌زدگی زیادی در بخش باغبانی داشتیم که تا اندازه‌ای دچار کمبود برخی از محصولات در بازار شدیم و مهم‌تر از همه باغبانان ضرر سنگینی را متحمل شدند. در مناطق گرمسیری وضعیت تولید خوب بود. مرکبات، انار و خرما رشد قابل توجهی داشت ولی در تولید پسته مشکل داشتیم.

شادلو افزود: شاخص بازار ما به همان روال سنتیِ تقاضا است و هیچ شاخص دیگری ملاک قرار نمی‌گیرد. وقتی محصولی کم می‌شود قیمت آن بالا می‌رود. این جای تأسف است که به‌غیر از عرضه و تقاضا، شاخص علمی دیگری در بازار نباشد.

صادرات محصولات باغی در سال ۹۷ افزایش یافت

وی ادامه داد: با این همه در بازار رشد قابل توجهی داشتیم که دو دلیل باعث شد: یکی کم شدن تولید و دیگری بالا رفتن صادرات. به‌دلیل قیمت ارز و تفاوتی که بین قیمت داخلی و خارجی بود صادرات بالا رفت و تا اندازه‌ای باعث شد در قیمت داخلی شاهد تغییرات باشیم. البته قیمت‌ها عجیب و غریب نبود مثلا مرکبات تا یک ماه پیش در خرده‌فروشی‌های تهران و سایر مراکز استان‌ها با کیلویی هزار و ۵۰۰ تومان به فروش می‌رفت؛ در حال حاضر هیچ محصولی را نمی‌توانیم با این قیمت تولید و بسته‌بندی کنیم.

عضو هیئت مدیره اتحادیه باغداران کشور با بیان اینکه مرکباتی که امسال برداشت شد، از صادرات خوبی هم برخوردار بود افزود: این وضعیت سبب شد قیمت تا اندازه‌ای حرکت کند و ضرر کمتری به باغداران برسد.

وی افزود: بخش باغبانی ما به یک نقطه اوجی رسیده است که اگر بتوانیم این زنجیره را کامل کنیم و بازار آن یک بازار پایدار و مشخصی باشد، جای رشد ۲ برابر خواهد داشت. از آنجایی که بازار یاری نمی‌کرد، رشد کردن مقداری متوقف شده بود. طبق برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله که سیاست‌گذاری شده است که ما هنوز به نقطه توسعه نرسیده‌ایم.

باید بازار قطعی برای صادرات فراهم کرد

شادلو درباره بهبود وضعیت فروش بیان کرد: با این شرایط باید بازار قطعی صادراتی فراهم کنیم، در غیر این صورت با گرانی‌ها و هزینه‌هایی که وجود دارد ممکن است در فروش محصولات دچار مشکل شویم. همچنین ضرر و زیان باعث می‌شود کشاورزانی که ۴۰ یا ۵۰ سال زحمت کشیده‌اند حذف شوند و ادامه ندهند که جای تاسف است.

وی در پایان گفت: امیدواریم با تمهیداتی که اندیشیده شده است و فرصت‌هایی که در نقاط مختلف کشور وجود دارد و با روابط دیپلماسی قوی در بخش محصولات باغبانی شرکت‌ها بتوانند قراردادهای لازم را برای صادرات ما تنظیم کنند.

اوضاع پنبه فقط تا تیر ماه آرام بود

کشت پنبه نیز اتفاقات دیگری را در سال ۹۷ پشت سر گذاشت؛ هر چند تا تیر ماه امسال وضعیت پنبه با وجود  تمام بی مهری ها وضعیت به نسبت مساعدتری داشت  اما نوسانات بازار ارز پنبه را نیز بی نصیب نگذاشت و تحولاتی در کشت این محصول ایجاد کرد.

با این حال رئیس صندوق پنبه ایران معتقد است که در سال ۹۸ ظرفیتی جدی برای افزایش سطح زیر کشت پنبه در استان گلستان وجود دارد.

محمدحسین کاویانی رییس صندوق پنبه ایران درباره تولید و بازار پنبه در سال ۹۷ گفت: پنبه تا تیر ماه قیمتی مناسب داشت که بین ۶ تا ۷ هزار تومان بود.

وی افزود: از تیر ماه با توجه به افزایش قیمت دلار، قیمت‌ پنبه نیز افزایش پیدا کرد و به کیلویی بیش از ۱۵ هزار تومان رسید.

کاویانی همچنین بیان کرد: از مهر ماه تقاضای کشاورزان این بود که قیمت بالاتری برای فروش “وش” دریافت کنند و تا روز اول اسفند معاملات پنبه روند افزایشی داشت و به کیلویی ۱۸ تا ۱۹ تومان رسید و در همین زمان قیمت جهانی پنبه نزدیک به یک دلار و ۸۵ سنت بود.

علت کاهش واردات پنبه چیست؟

کاویانی با اشاره به اینکه در اسفند ماه پنبه زیادی وارد نشد، اظهار کرد: در اسفند ماه امسال حدود ۱۲۰۰ تن واردات پنبه داشتیم؛ در حالی که هر ماه صنایع نساجی  ۵ تا ۶ هزار تن پنبه خارجی و همان مقدار پنبه داخلی نیاز داشتند.

رییس صندوق پنبه ایران در مورد مشکلات واردات پنبه در ماه گذشته نیز گفت: وارد کنندگان پنبه دلیل کاهش واردات را درخواست پول دولت ترکمنستان برای عبور از مرز این کشور می‌دانند و به همین علت کامیون های حامل پنبه تاجیکستان مانده‌اند که کشور ترکمنستان مبلغی را برای عبور کامیون‌ها تقاضا می‌کند که قبلا این پول داده نمی‌شد. راننده‌ها مجبور شدند از مسیر دیگری عبور کنند که ۱۰ تا ۱۵ سنت کرایه را بالاتر می‌برد و همین کمبود تقاضای داخلی را فشرده کرد.

کاویانی با اشاره به افزایش قیمت پنبه از اول اسفند ماه گفت: متاسفانه افزایش قیمتی پیش آمد که از روز اول اسفند تا الان پنبه بین ۲۳ تا ۲۵ هزار تومان افزایش قیمت تدریجی داشته باشد. این افزایش قیمت هیچ نقشی در افزایش سطوح کشت یا درآمد کشاورزان ایجاد نکرد. کشاورز محصولش را ماه‌های قبل فروخته و پولش را در حد متناسب گرفته است. امروز کسانی که پنبه را در اختیار دارند با کیلویی ۲۴ تا ۲۵ تومان می‌فروشند که ظرف یک ماه ۳۵ تا ۴۰ درصد افزایش قیمت پنبه را داشتیم.

وی درباره اینکه نظارتی از سوی نهادهای مربوطه اعمال می‌شود تصریح کرد: من نه دیده ام و نه شنیده ام که نظارتی وجود داشته باشد، چون دولت در خرید و فروش پنبه نقشی ندارد و خریدار و فروشنده خودشان به توافق می‌رسند.

استان گلستان ظرفیت افزایش سطح زیر کشت پنبه را دارد

کاویانی درباره وضعیت تولید پنبه در سال ۹۸ پیش بینی کرد که افزایش سطح کشت را در سال آینده نسبت به امسال تجربه خواهیم کرد و برنامه وزارت جهاد کشاورزی ۸۰ تا ۸۵ هزار هکتار برای سال آینده است.

وی افزود: بارندگی‌های مناسبی که داشتیم، به خصوص در استان گلستان و ذخیره آب در سد‌ها این نوید را می دهد که بین ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش سطح زیرکشت داشته باشیم و سطح کشت پنبه بین ۸۰ تا ۸۵ هزار هکتار برسد. در استان گلستان این ظرفیت وجود دارد که سطح کشت ۱۰ هزار هکتاری پنبه به ۲۰ هزار برسد.

رئیس صندوق پنبه ایران همچنین درباره واردات بذر خاطرنشان کرد: مقداری از بذرهای خارجی وارد کشور شده و مقداری هم به دلایل سیاسی هنوز وارد نشده است.

کاویانی در پایان گفت: امیدوارم راهی پیدا شود و برنامه‌ای که وزارت جهاد کشاورزی و اداره کل پنبه تنظیم کرده‌اند تحقق پیدا کند. مسئولان پیگیر هستند که بتوانند بذر مورد نیاز را از ترکیه و یونان وارد کنند. برای مکانیزاسیون هم ۱۰ دستگاه برداشت پنبه خریداری شده که قرار است از یک کشور همجوار وارد شود ولی متاسفانه با اینکه همه کارها انجام شده اما کشور فروشنده تعلل می‌کند.

فرایند تولید محصولات گلخانه‌ای در کشور ما ناقص است

غلامحسین هادی زاده رئیسی گفت: در حال حاضر مکان‌هایی را که صرفا پوشش یک فضا با چادری پلاستیکی است، گلخانه می‌نامند در حالی که فرایند ایجاد و تولید در گلخانه تعریف مشخصی دارد.

Agro-shade-net_2

امیرحسین احمدی_وزیر جهاد کشاورزی اخیرا بر ضرورت ایجاد تشکل های گلخانه ای و پایانه های صادراتی تاکید کرده بود. اما پرسش اینجاست که اقلیم ایران ظرفیت کشت در گلخانه را دارد و اساسا وقتی که از کشت گلخانه ای صحبت می‌شود دقیقا از چه نوع کشتی صحبت می‌شود؟

غلامحسین هادی زاده رئیسی در اینباره گفت: هر متر مربع یک گلخانه فنی با نصب تجهیزات مدرن بین یک تا دو میلیون تومان هزینه دارد؛ یعنی احداث یک گلخانه مکانیزه هیدروپونیک دست‌کم نیاز به ۳۰۰ میلیون تومان سرمایه دارد به شرط آنکه به دانش روز دنیا مجهز باشد.

وی افزود: در حال حاضر در کشور ما، مکان هایی را که صرفا پوشش یک فضا با چادری پلاستیکی است، گلخانه می‌نامند در حالی که فرایند ایجاد و تولید در گلخانه تعریف مشخصی دارد.

عضو شورای مرکزی خانه کشاورزی با تاکید بر اینکه در هر جایی نمی‌توان اقدام به احداث گلخانه کرد، اظهار داشت: فناوری به کار رفته در گلخانه، نزدیک بودن به بازارهای مصرف و ماشین های سردخانه دار و سیستم پشتیبانی، همه از مواردی هستند که تولید یک گلخانه با بهره وری و به صرفه را ممکن می‌کنند.

هادی زاده همچنین بیان کرد: انرژی مصرف شده باید به قیمت FOB محاسبه شود که اگر این انرژی به جای آنکه صرف گلخانه شود صرف صادرات شود چه ارزشی خواهد داشت و اگر صرف تولید محصولات استراتژیک اما پرهزینه‌ای مثل بادمجان و کلم شود چه ارزشی خواهد داشت؟

وی ادامه داد: همچنین یکی از مسائلی که باید بررسی شود سنجش هزینه و فایده ای است که در گلخانه نسبت به فضای باز وجود دارد.

این کارشناس حوزه کشاورزی اظهار کرد: اقلیم گسترده در کشور ما به گونه ای است که در زمستان که دمای آذربایجان ۳۰ درجه زیر صفر است، دمای منطقه جنوبی کشور و استان هرمزگان ۲۵ درجه بالای صفر است و ما در این فصل به راحتی می‌توانیم در مناطق جنوبی کشور سبزی و صیفی و محصولات گلخانه ای را در فضای باز بکاریم و کافی است که روی آنها پلاستیک بکشیم تا از تبخیر آب جلوگیری شود و همچنین باید کشت متراکم داشته باشیم.

هادی زاده ادامه داد: وقتی به این سادگی می‌توانیم در یک اقلیم گسترده با آموزش کشاورزی این کار را بکنیم چه نیازی به تهیه سازه های عظیم گلخانه‌ای است که بی هیچ آموزشی در اختیار کشاورزان بگذاریم؟

عضو شورای مرکزی خانه کشاورز با تاکید بر اینکه مسائل تولید محصولات گلخانه‌ ای زنجیره ای به هم پیوسته است بیان کرد: شاید بتوانیم با تولید در گلخانه ها تا حدی در مصرف آب صرفه جویی کنیم اما فرایند تولید در کشور ما ناقص است.

وی گفت: در محیط گلخانه آفت و بیماری بیش از محیط باز وجود دارد؛ چرا که در گلخانه های ما تهویه دچار مشکل است و به همین دلیل مصرف قارچ و حشره کش ها افزایش پیدا می‌کند به این خاطر که در محیط بسته گلخانه باید با تولید انبوه کار کرد.

هادی زاده ادامه داد: در حال حاضر ما به سیستم دفع آفات بیولوژیک مجهز نیستیم و باید با استفاده از کود زیاد به حداکثر ظرفیت تولید برسیم که این مسئله نیز خالی از خسارت نیست.

این کارشناس کشاورزی تصریح کرد: اگر در ایجاد گلخانه ها، الگوی ما کشورهای اروپایی هستند باید بدانیم که بازارهای مصرف این کشورها به شدت ثروتمند هستند و می‌توانند محصولات گران را مصرف کنند ولی در کشور ما با این درآمدهای محدود چطور با هزینه های سنگین گلخانه ها می توان تولید کرد که مردم هم قدرت خرید داشته باشند؟

وی با اشاره به اینکه کشور ترکیه بیش از ۵۰ هزار گلخانه دارد گفت: این کشور در کنار سه دریا قرار گرفته و از آب و هوای مدیترانه ای برخوردار است و مصرف انرژی تولید در این کشور بسیار کمتر از نواحی خشک در کشور ماست و اقلیم مناسب کشت گلخانه ای در کشور ما فقط شمال کشور است که استطاعت زیادی برای ایجاد گلخانه ندارد و از پشتیبانی و حمل تولیدات در این بخش از کشور به سایر نقاط ایران بسیار پر هزینه است.

امیرحسین احمدی این گزارش را در اقتصاد۲۴ نیز منتشر کرده است.